قبل از پیدایش دین مبین اسلام در میان قبایل و مردم حجاز، زنان در جامعه، بسته به فرهنگ محیط خود، در کارهای بازرگانی و تبادل کالا حضور داشته، اما با ظهور اسلام این فعالیت ها قانون مند و متناسب با توانایی های زن و مرد تقسیم بندی شد.
در زمان جاهلیت، زن فعالیت تجاری نیز داشت؛ به گونه ای که در بازارهای محلی یا عمومی مثل بازار عکاظ، خرید و فروش می کرد، در طول سال کار می کرد و محصولات دست سازش را می فروخت و آنچه را ساخته شده، از بازار می خرید.
از شمار این زنان «خدیجه بنت خویلد»، نخستین همسر پیامبر گرامی اسلام(ص) است که تجارت خارجی می کرد و ثروتمند بود.
اسلام زن را به حضور در فعالیت ها و به عهده گرفتن وظایف و مناصبی خواند که به مقتضای جامعه نوظهور اسلام به وجود آمده بود. در مکه و زمان رسول اللّه(ص) امور مالی را «سمراء بنت نهیک الاسدیه» بر عهده داشت. وی با شلاق کسانی را که در داد و ستد فریبکاری می کردند، مجازات می کرد.(14 ـ ظاهر القاسمی، نظام الحکم فی الشریعة و التاریخ الاسلامی(السلطة القضائیه، ص250، دارالنفائس، بیروت، 1978)
دستورات اسلام درباره کار کردن زن در پی ساختن اجتماعی به هم پیوسته است و می داند ساختن این جامعه نیازمند تلاش و حضور فعال زنان است؛ نقش مهم و اساسی زن در ساختن اجتماع کوچک خانواده، مانع ایفای نقش وی در ساختن جامعه بزرگ اسلامی، از راه کار کردن نیست.
زن در اسلام مجبور نیست براى خود یا خانوادهاش کار کند و نفقه دادن از ناحیه مرد به زن، واجب شرعى است. زن مکلّف به اشتغال نیست؛ مگر این که احتیاج به شغل داشته یا اشتغال براى او ضرورت یافته و یا به سبب امرى که وجوب کفایى اشتغال را براى زنان در بردارد، باید نیازهاى جامعه با اشتغال برطرف شود.
مبالغه نیست اگر بگوییم اکنون خانه نشینی زن و بی نیازیش از کار، جز برای زنان ثروتمند یا کسانی که شوهری توانگر دارند، ممکن نیست. شاید کار نکردن رؤیای بسیاری از زنانی است که مجبورند برای تأمین نیازهای خانواده ـاگر شوهر نداشته باشندـ کار کنند. اینان با اشتیاق منتظر روزهای تعطیلی یا مرخصی هستند، تا بتوانند به خود برسند، فرزندانشان را ببینند و یا حتی خواب راحتی داشته باشند.
هر روز زندگی با دغدغه زحمت آمد و شد، سپردن کودکان به کودکستان، نگرانی پیوسته از ابتلا به بیماری اطفالی که از آنها نگهداری می کنند، برگشتن به خانه برای آماده کردن غذا، نظافت خانه و... آغاز می شود و با خستگی وی پایان می پذیرد. این واقعیت شناخته شده امروز جامعه ما است.
گرایش زنان به اشتغال در بیرون از منزل، افزایش یافته؛ چرا که این اشتغال می تواند احساس رضایت مندی آنها را از زندگی افزایش داده و کمتر احساس بطالت و فرسودگی کنند و همچنین از تحصیلات خود نیز استفاده مؤثر کنند. اما با تمام این اوصاف و مزایایی که اشتغال زنان در بیرون از منزل دارد، این اشتغال و کاهش حضور زن در خانه، همراه با مشکلات و سختی هایی خواهد بود. این مشکلات قبل از ازدواج دختران کمتر و ناملموس تر و البته شکل های دیگری داشته و بعد از ازدواج این مشکلات بیشتر و ملموس تر می گردد.
اشتغال در بیرون از منزل به زنان کمک می کند تا از تخصص و تحصیلات خود بهره ببرد که این مسأله در امنیت روانی و احساس کارآمدی شان بسیار مؤثر است. این دسته از زنان، با کار کردن در بیرون از منزل، باری از مشکلات اقتصادی را از دوش همسر برداشته و موجب می گردد که خانواده از لحاظ مالی در رفاه بیشتری به سر ببرد.
اشتغال زن در بیرون از منزل، مسلما وقت و انرژی بسیاری را از وی می گیرد و لذا طبیعی است که چنین زمانی با خستگی روانی و جسمی بیشتری(نسبت به زن خانه دار) در منزل حضور یافته و آن انرژی را که باید صرف همسر و فرزندانش کند را نمی تواند بگذارد.
یکی از مسایلی که باعث مراوده و گفت و گوی بیشتر زن و مرد با یکدیگر می شود، مسایل اقتصادی و مالی است. این در حالیست که در زنان شاغل به علت استقلال مالی، میزان گفت و گو پیرامون این مسایل بسیار کاهش یافته و لذا می تواند باعث ایجاد گسل عاطفی میان زن و مرد گردد.
مسلما اکثر کودکانی که مادر شاغل دارند، در مهد کودک به سر می برند؛ اما آیا واقعا مهد کودک می تواند جایگزینی برای مادر باشد؟ کیفیت و نحوه مراقبت از کودک چگونه است؟ از طرف دیگر هزینه یک مهد کودک خوب، از عهده هر پدر و مادری بر نمی آید. در برخی دیگر از موارد نیز مادر مجبور است برای نگهداری از فرزند خود دست به دامان والدین خود یا والدین همسرش گردد که خود این مساله به مرور می تواند موجبات مشکلات بیشتر را فراهم آورد.
مقام و منزلت زن در قرآن و روایات
برخلاف بسیاری از اقوام و ملل جهان در گذشته و حال و حتی بر خلاف عقیده و نظر یهودیان و مسیحیان که زن را موجودی بد، شرّ و عنصر گناه و فساد معرفی میکنند؛ اما اسلام، زنان را در مقام و منزلتی والا و ارزشمند قرار داده است. مقام زن در اسلام به حدی است که سومین سوره مفصل قرآن به نام «النساء» نامیده شده و در ده سوره دیگر، به مسائل مربوط به حقوق و منزلت زن اشاره شده است و همه جا در خطابهای عام قرآن، زنان مورد خطاب هستند.
اسلام، زن را به عنوان رکن مهم زندگی و متمم حیات انسانی و عضو مهم و مؤثر جامعه بشری قلمداد میکند و او را در رأس امری عظیم قرار داده که همان تولید و تربیت نسل بشر است. یعنی در دامن زن است که انبیاء الهی و اولیاء و بزرگان برای خدمت به بشریت، تربیت میشوند. امام امت(ره) در جمله معروفی که از ایشان نقل شده، فرمودند: «از دامن زن است که مرد به معراج میرود».
قرآن کریم از برخی زنان بزرگ، با تجلیل فراوان یاد میکند؛ حضرت آسیه همسر فرعون و حضرت مریم(س) را به عنوان یک الگو و سرمشق برای همه مؤمنان معرفی کرده(سوره تحریم: 11) و در جای دیگر، حضرت مریم(س) را همانند یکی از پیامبران بزرگ الهی مورد خطاب قرار میدهد و میفرماید: ای مریم، همانا خداوند تو را برگزیده و تو را پاک کرد و تو را بر تمام زنان عالم برتری داد.(سوره آل عمران: 42)
در قرآن کریم، زنان و مردان با القاب مساوی و همسان یاد شدهاند که بر نقش و جایگاه هر یک در جامعه و مساوی بودن آنها در اصل تکلیف تأکید شده است؛ همانا مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان مومن و مردان و زنان عبادت کننده و مردان و زنان راستگو و... خداوند برای همه آنها مغفرت و اجر بزرگی آماده کرده است.(سوره احزاب: 35)
همچنین به معاشرت، رفتار پسندیده و مناسب با زنان توصیه شده است. زن و مرد در بهرهمندی از کسب و تلاش و پاداش عبادات و الزام به تکالیف یکسان و مساوی هستند و زن میتواند مانند مرد، مستقلاً اراده کند و مستقلاً کار کند و مالکِ نتیجه کار و تلاش خود شود. قرآن در این زمینه میفرماید: مردان و زنان، هر کدام بهرهای از کوششها و تلاشهای خود دارند.(سوره نساء: 19 و 32)
هیچ تفاوتی در مقررات کلی و جزیی و اصول عقاید و فروع آن میان زن و مرد نیست و در واجبات فردی مثل نماز و روزه یا واجبات اجتماعی مانند حج و امر به معروف و نهی از منکر و اقتصادی مانند خرید و فروش، تفاوتی بین زن و مرد نیست و زنان در حق تحصیل و انتخاب رشته تحصیلی، مالکیت، انتخاب محل سکونت و مانند آن، مستقل و خودکفا و آزاد هستند.
دیدگاه قرآن به زن، از دیدگاه شهید مطهری
قرآن با نظر رایج آن عصر که «زن عنصر گناه است و از وجود زن شر و وسوسه بر می خیزد، مرد در ذات خود از گناه مُبَرّاست و این زن است که مرد را به گناه می کشاند و آدم نیز از طریق حوا فریب شیطان را خورد و… .» سخت به مبارزه پرداخت و آن جا که داستان فریب خوردن آدم از شیطان را مطرح می کند، نه حوا را به عنوان مسئول اصلی معرفی می کند و نه او را از حساب خارج می کند؛ بلکه ضمیرها را به شکل تثنیه می آورد و این خطا را به هر دو نسبت می دهد؛ «فَوَسوَسَ لَهُما الشَّیطانُ»، «وَ قاسَمَهُما اِنّی لَکُما مِنَّ النّاصِحینَ»، «فَدَ لاّهُما بِغُرُورٍ».
قرآن این نظر را که «زن نمی تواند به مقام قرب الهی آن طور که مردان می رسند، برسد» مردود اعلام کرده و در آیات فراوانی تصریح کرده که پاداش اخروی و قرب الهی به جنسیت مربوط نیست، بلکه به ایمان و عمل است.
اگر قرآن در جایی همسران نوح و لوط را به عنوان زنانی ناشایسته برای شوهرانشان ذکر می کند، از زن فرعون هم به عنوان زن بزرگی یاد می کند. قهرمان داستان های قرن منحصر به مردان نمی باشد. چنان که حتی درباره مریم(س) بیان می کند که کارش از لحاظ مقامات معنوی آن قدر بالا گرفت که پیامبر زمانش، زکریا، در مقابل او مبهوت مانده بود. تنها تفاوتی که اسلام در این زمینه میان مرد و زن قائل است، در «سیر من الحق الی الحق» می باشد که برای تحمل مسئولیت پیامبری مرد را مناسب تر دانسته است؛ اما این دلیل برتری مرد بر زن نمی شود و لذا می بینیم که اسلام حضرت زهرا(س) را بر تمام فرزندان او که امامند و همه پیامبران جز خاتم الانبیاء(ص) برتر دانسته است.
یکی دیگر از نظریات تحقیر آمیزی که نسبت به زن وجود داشته، مربوط است به ریاضت جنسی و مقدس بودن تجرد و عزوبت که ریشه آن بد بینی به جنس زن است که عده ای محبت زن را جزء مفاسد بزرگ اخلاقی به حساب می آورند.
اسلام با این خرافه نیز سخت مبارزه کرد؛ ازدواج را مقدس و تجرد را پلید شمرد؛ تا آن جا که، حتی دوست داشتن زن را جزء اخلاق انبیا معرفی نمود. اسلام این نظر را هم که «زن مقدمه وجود مرد است و برای مرد آفریده شده» رد کرد.
قرآن با کمال صراحت می گوید که زمین و آسمان برای انسان آفریده شده اند؛ اما هرگز نمی گوید که زن برای مرد آفریده شده؛ بلکه معتقد است هر یک از زن و مرد برای دیگری آفریده شده اند: «هُنَّ لِباسٌ لَکُم وَ اَنتُم لِباسُ لَهُنَّ».
اسلام این نظر را هم رد کرد که عده ای زن را بلایی اجتناب ناپذیر و مایه بدبختی مرد می دانند.
اسلام تأکید می کند که وجود زن برای مرد خیر است و مایه سکون و آرامش دل اوست. اسلام به این طرز تفکر که «سهم زن در تولید فرزند، ناچیز است و زن فقط به منزله ظرفی می باشد برای نگهداری و رشد دادن به نطفه مرد»، با آیاتی که می گوید: شما را از مرد و زنی آفریدیم و برخی آیات دیگر، خاتمه داده است.
مقام زن در نظر دکتر شریعتی
دکتر شریعتی در کتاب «فاطمه، فاطمه است» که مجموعه ای از سخنرانی های اوست، به طور کلی در مورد نماد زن اسلامی سخن گفته است. در این کتاب، شریعتی با طرح الگوهای اخلاقی و گریز از سنت، به نوعی الگوهای از پیش تعیین شده مذهبی را جایگزین می سازد. هر چند که تیغ تند انتقاد او به سوی بنیادهای سنتی مذهب است که از نظر او برداشت سوئی از مذهب دارند. شریعتی تماما می کوشد تا بنیان دیدگاه های سنتی را به چالش بکشد و آنچه که او پیشنهاد می کند، گریز از سنت های غلط و شکل دهی آنها در سایه مذهب سیاسی است. او به دنبال راه حلی برای گریز از شرایط چندگانگی و در واقع روی آوردن به اسلامی بود که درس هایش با آنچه که در باور عمومی جا افتاده بود، کاملا متفاوت باشد. شریعتی همانند دیگر رفرمیست ها و روشنفکران منتقد غرب، به دنبال الگویی از زن می گشت که از یک سو بتواند در جهت توجیه افکار عمومی ارائه شود و از سوی دیگر از مذهب سنتی فاصله بگیرد. او الگوی زنی را پیشنهاد می کند که مطابق گفته خودش «فاطمه وار» است و تماما با زن سنتی و با زن مدرن غربی، متفاوت است.
شریعتی با این حال اذعان می کند که چهره زن مدرن در ایران، با زن سنتی در تضاد و تغییر است؛ اما نمی تواند الگویی از زنی ارائه دهد که حد فاصل میان این دو باشد. زن ایده آل یعنی فاطمه ای که شریعتی به تصویر می کشد، در واقع همان زن سنتی است که تنها می تواند در مقابل زن غربی بایستد. گر چه تصویری که از فاطمه به دست می دهد، با آنچه که از اسلامی که به نظر او تحریف شده، متفاوت است، اما این تصویر از فاطمه، تنها قدرت بسیج کردن بخشی از زنانی را دارد که به خاطر نگاه مذهبی و اعتقاداتی که داشتند، حاضر به همکاری درحوزه زنان با رژیم شاه نمی شدند. با این حال نباید از نظر دور داشت که تصویر او از زن که در بستر دگرگونی های جامعه رنگ می بازد، نیز متفاوت از دیگر تصویرهاست.
شریعتی می پذیرد که تفاوت میان نسل ها وجود دارد و از سوی دیگر به شدت با دیدگاه سنتی و جایگاه زنان در این دیدگاه مخالف است و با آن به مقابله برمی خیزد.(ص 17 کتاب فاطمه، فاطمه است).
دکتر شریعتی از درون سنت ها، به اسلام نگاه نمی کرد؛ بلکه خواسته اش تغییر محتوای کلیشه ای سنت ها و نگرش به سمت انقلابی کردن آنها بود. در جایی از کتاب فاطمه، فاطمه است شریعتی به نقد چند همسری می پردازد، اما آن را مشکل دین نمی داند؛ بلکه آن را به نوعی متناسب با شرایط آن روزگار بر می شمارد و توجیه اش می کند.
دغدغه شریعتی بیشتر از آنکه زنان باشد، مثل هر مبارز ملی مذهبی دیگر، ایستادگی در برابر استعمار و جلوگیری از نفوذ فرهنگ آن به اندیشه زن ایرانی است؛ چرا که او نگران از دست دادن هویت زن ایرانی در سایه مدرنیته غرب است.
شریعتی استقلال اقتصادی زن را از معایب رشد شهرنشینی و مدرنیسم در غرب می داند؛ چرا که به عقیده او، باعث می شود زن از کانون خانواده و توجه به همسر و فرزندان خود و گذشت و فداکاری دور شود.
او بر این باور است که این استقلال، فرد را از آزادی های اجتماعی و امکانات اجتماعی فراوانی برخوردار می کند، از دیگران جدایش می کند و او را تنها می سازد.(ص. 53)
زن ایده آل او، زنی است که در اسلام به او توجه می شود و در عصر جاهلیت برخلاف زن های دیگر آن دوران، زنده به گورش نمی کنند. فاطمه شریعتی به عنوان الگوی زن مسلمانی ارائه می شود که هر چند مانند دیگر زنان عرب محدود به خانه نیست، بلکه حضوری فعال نیز در صحنه اجتماعی دارد.
دکتر شریعتی در کتاب "فاطمه، فاطمه است"، ضمن آنکه حضرت زهرا را اسوه حسنه و الگوی کامل برای پیروی زنان مسلمان معرفی میکند، بحثهایی جالب و دقیقی را نیز درباره تیپهای گوناگون زن در جوامع کنونی دنیای اسلام، از جمله ایران، ارائه میکند. وی در مجموعه آثار 21، به نام "زن"، در مبحث چگونه بودن زن مسلمان، نظر خود را درباره زنان موجود در جوامع امروز اسلامی چنین بیان می دارد :
در جامعه و فرهنگ اسلامی، سه چهره از زن داریم:
یکی چهره زن سنتی است و مقدسمأب، یکی چهره زن متجدد و اروپاییمأب، که تازه شروع به رشد و تکثیر کرده است و یکی هم چهره فاطمه و زنان "فاطمهوار"، که هیچ شباهت و وجه مشترکی با چهرهای به نام زن سنتی ندارد. سیمایی که از زن سنتی در ذهن افراد وفادار به مذهب در جامعه ما تصویر شده است، با سیمای فاطمه همانقدر دور و بیگانه است که با چهره زن مدرن...
این زن سوم، زنی است که میخواهد انتخاب کند، زنی است که نه چهره موروثی را میپذیرد و نه چهره تحمیلی صادراتی را. از هر دو آگاه است و هر دو را هم میداند. آنکه به نام سنت تحمیل میشد و در جریان آن به وراثت میرسد، مربوط به اسلام نیست. مربوط به سنتهای دوره پدرسالاری است و حتی آنچه امروز از غرب میآید، نه علم است، نه بشریت است، نه آزادی است، نه انسانیت است و نه مبتنی بر حرمت زن؛ بلکه مبتنی بر حیلههای حقیر قدرتهای انحرافی بود.
فقط برخی از زنهای اروپایی هستند که ما حق شناختشان را داریم و باید همیشه همانها را بشناسیم؛ آنهایی را که فیلمها و مجلهها و رمانهای جنسی نویسندگان به ما نشان میدهند و به عنوان تیپ کلی "زن اروپایی" به ما میشناسانند.
بر اساس آیات زیادی از جمله سوره مبارکه احزاب و آیه 35، حجرات 13، نحل 97، روم 21، قصص 7 و آل عمران 45، خمیر مایه زن و مرد یکی است و رسیدن به مراتب کمالی برای هر دو میسر است؛ اما تفاوت های جسمی، روانی و احساسی و از نظر تکوینی و تشریعی بین این دو موجود، منشاء تفاوت های حقوقی و اجتماعی شده است؛ هر چند در بسیاری از موارد حقوقی و اجتماعی، بین این دو تساوی و بلکه ارحجیت زن حاکم است.
آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در این باره می فرمایند: "اسلام با کار کردن زن موافق است؛ بلکه کار را تا آن جا که مزاحم با شغل اساسی و مهم ترین شغل او، یعنی تربیت فرزند و حفظ خانواده نباشد، شاید لازم هم می داند. یک کشور نمی تواند از نیروی کار زنان در عرصه های مختلف بی نیاز باشد. اما این کار نباید با کرامت و ارزش معنوی و انسانی زن منافات داشته باشد."
حضور زنان در مشاغل و مناصب اجرایی اشکالی ندارد
حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب، «مرد واره» کردن زن و التذاذ جنسی مرد از زن را دو بخش اصلی گفتمان غرب در خصوص زن برشمردند و گفتند: غربی ها به دنبال آن هستند که مشاغلی را که با وضعیت جسمی و فکری مردان سازگار است، به زن ها تعمیم و آن را به عنوان یک امتیاز و افتخار جلوه دهند.
ایشان با تأکید بر اینکه حضور زنان در مشاغل و مناصب اجرایی اشکالی ندارد، خاطرنشان کردند: آن بخشی که مورد اشکال و در واقع امتداد همان گفتمان غربی است، افتخار کردن به تعداد بالای زنان شاغل در مناصب اجرایی است.
رهبر انقلاب اسلامی در تبیین این موضوع، تصریح کردند: اینکه ما به حضور بالای زنان در مناصب اجرایی افتخار کنیم، دیدگاهی غلط و در واقع انفعال در برابر گفتمان غربی است.
تاکید بر نگاه یکسان اسلام به زن و مرد از لحاظ انسانی
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: آنچه که باید مایه افتخار باشد، تعداد بالای زنان روشنفکر، فعال فرهنگی و سیاسی و مجاهد است.
ایشان با اشاره به نگاه یکسان اسلام به زن و مرد از لحاظ انسانی افزودند: از دیدگاه اسلام هر یک از زن و مرد به لحاظ خلقت، ویژگی های خاصی دارند؛ اما از لحاظ حقوق انسانی و اجتماعی و ارزش های معنوی و سیر تکامل معنوی، هیچ تفاوتی ندارند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: نگاه صحیح به زن، نگاهی است که او را در چارچوب جنس خود و ارزش های تعالی دهنده آن بشناسد.
نقش مؤثر زنان در تولید و بازپروری امکانات در توسعه اقتصادی هر جامعه بسیار مهم و حیاتی است؛ زیرا زنان با ایفای نقش مدیریت مالی خانه، تأثیر به سزایی در اقتصاد خانواده و در سطوح بالاتر در اقتصاد جامعه دارند. با وجود تحولات و شرایط متفاوتی که در جوامع کنونی رخ داده است، حضور زنان در خارج از خانه بیشتر به چشم میخورد. بانوان پا را فراتر گذاشته و برای مهیا کردن زندگی توام با آرامش و تربیت قاصدکهای زندگی، همت خود را به کار گرفتهاند و گرما و سرما را به دل و جان میخرند تا مأمنی امن برای خانواده فراهم کنند و در واقع پلی زدهاند میان دل و کار.
گاهی نامساعد بودن شرایط کاری زنان در بیرون از منزل، در بهداشت روانی ایشان تأثیر منفی میگذارد و فرسودگی شغلی و جسمی را به همراه دارد. بی توجهی به خواستههای زنان شاغل و عدم تأمین نیازهای آنها، گاهی مشکلات جبران ناپذیری را بر جای میگذارد؛ کما اینکه در برخی جوامع عواقب این غفلت و بی توجهی مشهود است.
سوء استفاده عدهای از کارفرمایان از نیروی ارزان، به حدی رسیده است که در حال حاضر شاهد شاغل بودن عده بیشماری از زنان در مراکز خصوصی و فروشگاهها هستیم. با گذری کوتاه به بعضی مکانهایی که در خور حضور زنان نیست، شاهد حضور کسانی خواهیم بود که از سر اجبار و ناچاری قدم در این مکانها میگذارند.
/9462/702/ر
حسین اسکندری
دیدگاه شما