به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «آوای فامنین»، جواد حسینی در یادداشتی به مناسبت اولین روز آبانماه، سالروز بزرگداشت بیهقی تاریخ نگار برجسته و با صداقت بشریت نوشت: امروز رسانهها و سایتها در گرداب سرعت و سطحینگری گرفتارند، بازخوانی آثار بیهقی بیش از همیشه ضروری بوده چرا که او چگونه زیستن را در دل قدرت به ما میآموزد تا اسیر زمانه نگردیم. چگونه میتوان نوشت، اما نه برای خوشایند صاحبان قدرت بلکه برای آیندگان.
ابوالفضل (ابوالحسن علی بن زید) بیهقی ۱۹ شعبان ۴۹۰ ه.ق (معادل شنبه ، ۱۶ مرداد ۴۷۶ ه.ش ) در روستای حادث آباد بیهق در حوالی سبزوار قدیم متولد شد. او از همان سالهای نخستین کودکی طبق برنامهریزی پدر، تحصیل را در شهر نیشابور آغاز کرد.
خانواده وی حشر و نشر بسیاری با بزرگان و علمای آن زمان داشته و ابوالفضل از همان سالها ادراک و ذکاوت بسیار بالا داشته و به نویسندگی علاقهمند بود. در سن نوجوانی به علت عشق و ذوق منحصر به فردی که در ابوالفضل مشاهده میشد در کمترین زمان به سمت دستیار خواجه ابونصر مشکان صاحب دیوان رسالت محمود غزنوی درآمد.
به این ترتیب بیهقی توانست در سالهای نخستین نوجوانی در دیوان رسالت سلطان محمود غزنوی که توسط یکی از ادبا و حکمای بزرگ آن زمان به نام ابونصر مشکان مدیریت میشد، به عنوان شاگرد راه یافته و مطالب زیادی را بیاموزد.
بیهقی دارای شخصیتی معتمد و قابل اطمینان بوده و خط بسیار زیبایی از او در متنهای ثبت شده از وی ملاحظه میشد. این موضوع سبب گردید، اجازه داشته باشد تا بسیاری از مکاتبات، نامهها و رویدادهای سایر حکومتها و دولتها را مشاهده کند و طبق ادعای خودش در آن روزگار معتمد و از احوال دبیران همچنین استادم، ابونصر واقف میشدم.
اول آبانماه، سالروز بزرگداشت ابوالفضل بیهقی، نویسندهی سترگ و تاریخنگار برجستهی قرن پنجم هجری است. مردی که با نثر فاخر، صداقت بینظیر و نگاه ژرفاش به وقایع، نهتنها تاریخ غزنویان، بلکه روح زمانه خویش را به تصویر کشید. اثر «تاریخ بیهقی» تنها یک کتاب تاریخ نیست؛ سندی است از اخلاق، سیاست، قدرت و انسانیت میباشد.
طبق متونهای موجود، بیهقی در روزگاری میزیست که حقیقت، کمیاب بوده و نوشتن، جسارتی میطلبید همسنگ با شمشیر. او با قلمی استوار، از درون دستگاه دیوانی غزنویان، روایتی ساخت که هنوز پس از قرنها، مرجع صداقت و دقت در تاریخنگاری فارسی است. او نهتنها وقایع را ثبت کرد، بلکه با تحلیل و همراه با سکوتهای معنادار، به خواننده میآموزد که تاریخ را باید با چشم باز خواند و امروزه در سطح ایران و جهان، در این مورد برای صلح، امنیت و آرامش قابل تأمل و اندیشه است.
بزرگداشت بیهقی، تنها ادای احترام به یک نویسنده نیست بلکه دعوتی است برای بازگشت به اخلاق در نوشتن و دقت در قلم، او الگویی است برای روزنامهنگاران، تاریخنگاران و همه آنان که دغدغهی حقیقت دارند. امیدواریم در سایه نام بیهقی، فرهنگ نوشتن و اندیشیدن در جامعه ما بار دیگر جان بگیرد.
در تاریخ فرهنگ و ادب ایران، کمتر کسی را میتوان یافت که همچون ابوالفضل بیهقی، با قلمی استوار و نگاهی اخلاقمحور، روایتگر حقیقت در دل قدرت باشد. او نهتنها تاریخنگاری را از سطح گزارش وقایع به سطح تحلیل و تأمل ارتقا داد، بلکه با صداقت، انصاف و حتی شرافت در روایت، الگویی از در تاریخنگاری فارسی بنیان گذاری کرد.
وی در تاریخ بیهقی از انسانها سخن میگوید: از ضعفها، قدرتها، لغزشها و فضیلتها. او نهتنها وقایع را ثبت میکند، بلکه با نگاهی ژرف، به مخاطب میآموزد که چگونه در دل ظلمت، چراغ حقیقت را روشن نگه دارد. این نگاه، بیارتباط با اندیشه مهدویت نبوده چرا که انتظار ظهور مهدی موعود، تنها چشمداشت به آینده نیست، بلکه دعوتی است به راه راست، آگاهی و ایستادگی در برابر فساد.
بیهقی با پرهیز از تملق و چاپلوسی و با ثبت دقیق بیعدالتیها، بهنوعی زمینهساز بیداری در تاریخ است. که تاریخ را باید با وجدان نوشت و جامعه را با آگاهی ساخت. این همان روحی است که در اندیشه مهدوی نیز جاری است: آمادگی برای ظهور، با اصلاح فردی و اجتماعی، با شناخت حقیقت و با ایستادگی در برابر ظلم امکان پذیر است.
در روزگار ما، که رسانهها گاه در دام سطحینگری و روایتهای جهتدار گرفتارند، بازخوانی بیهقی، بازگشت به اخلاق روایت و آمادگی برای ظهور است. او به ما میآموزد که منتظر واقعی، کسی است که در هر عصر، با قلم، اندیشه و عمل، زمینهساز عدالت و حقیقت باشد.
اثر بر جای مانده از بیهقی همان کتاب، تاریخ آل ناصر، تاریخ آل سبکتگین، جامع التواریخ، جامع فی تاریخ سبکتگین و در نهایت تاریخ بیهقی است و به نظر میرسد در اثر سهل انگاری و نادیده گرفتن عنوان اصلی این کتاب، چنین اسمهایی را در تاریخ ناصری به آن نسبت دادهاند. ولی این کتاب از جمله تالیفات باقیمانده از ابوالفضل بیهقی بوده و قسمتهای به جا مانده
از تاریخ بیهقی، به تاریخ مسعودی نیز شهرت دارد. چرا که در آن بیشتر در خصوص سالهای زندگی سلطان مسعود غزنوی نگاشته شده و بعد از تالیف حدود 20 سال در حال بروز رسانی این اثر قبل از وداع است.
ابوالفضل بیهقی تا سن ۸۵ سالگی زندگی کرده و در تاریخ بیهقی با صراحت درج شده که او در سال ۴۷۰ هجری قمری دار فانی را وداع گفته است.
انتهای خبر/ح
دیدگاه شما