عادتهاي محرمي، عبادتهاي محرمي
همه ساله قبل از اينكه ماه محرم شروع شود ظاهر شهر و روستاها عوض ميشود و داربستهاي هيئات و پارچههاي مشكي و پرچمها، همه نشاندهنده آن هستند كه مردم خود را براي عزاداري ماه محرم آماده ميكنند. برخي از اين اقدامات ممكن است به صورت عادت در آيد و جنبه مراسم سالانه پيدا كند. در اينجا ميخواهيم در اين باره بينديشيم كه در كنار همه اين بزرگداشتهاي شعائر و عبادات، آيا عادت كردن به عبادات امر پسنديدهاي است يا خير ؟
بزرگداشت عاشورا و نقش عاطفي آن
بزرگداشت عاشورا و عزاداري به مناسبت شهادت سالار شهيدان عليه السلام، يكي از عبادات مهم است و انجام دادن مراسمي كه حاصل آن باعث تقويت محبت و عاطفه به اباعبدالله الحسين عليه السلام گردد امري پسنديده و سفارش شده ميباشد. ارتباط با امام حسين عليه السلام ما را به جدّ ايشان خاتم الانبياء صلي الله عليه و آله مرتبط ميسازد و افزايش محبت ما نسبت به سيدالشهداء عليه السلام در صورتي كه با بينش هم همراه باشد ما را در مسير ايمان به جلو هدايت ميكند.
مراسم، عادتي مثبت يا منفي
در كنار اهميتي كه براي عزاداري سيدالشهداء عليه السلام قائل هستيم، اين سوال را هم بايد از خود بپرسيم كه آيا اگر عزاداري ما حالت عادت سالانه و مراسم پيدا كند جاي خوشحالي است يا تأسف؟ به عبارت ديگر آيا انجام دادن كارهاي خير و خداپسندانه، از روي عادت باعث تقويت آن ميشود يا باعث خلل به آن؟ براي پاسخگويي به اين سوال لازم است دو نوع مختلف عادت را معرفي كنيم:
اول – عادتهايي كه با عبادت همخواني دارند: اگر تصميم به كار خيري داشته باشيم، هرگاه از مرحله تصميم گيري تا مرحله عمل در ما فاصلهاي نباشد و به راحتي بتوانيم نيتهاي خيرمان را محقق كنيم، به معناي آن است كه عادت مثبت در ما شكل گرفته است. در زيارت جامعه كبيره كه شرحي از صفات اهل بيت طهارت عليهم السلام ميباشد ميخوانيم كه «عادتكم الاحسان» به اين معنا كه زيستن با تناسب و احسان كردن از عادتهاي آن سروران پاك است و به قدري بر آن مداومت كردهاند كه به راحتي و به شكل عادت از عهده آن بر ميآيند. براي رسيدن به اين مرحله نيازمند مداومت در انجام خوبيها و توجه به نيتهاي خود هستيم كه در حين كار خراب نشوند.
دوم – عادتهايي كه عبادت را خراب ميكنند: بعضي از عادتها هستند كه حتي اگر در كار خير هم رخ بدهند باعث خرابي عبادت ميشوند. به عبارت ديگر هر چند ظاهر كار درست به نظر برسد، باطن كار به دليل خرابي نيت، از اثر ميافتد؛ زيرا همانطور كه از پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله نقل شده است: «انما الاعمال بالنيات» بنابراين اگر نيتهايمان بخاطر عادت خراب شود، عبادتهاي ما هم به همان نسبت خراب ميشود.
نمونههايي براي خراب شدن نيت
در اينجا نمونههايي براي خراب شدن نيت ذكر ميكنيم كه هر يك ميتواند يكي از جملات دروني برخي عزاداران باشد:
*»عادت كردهام كه حتما هر سال در فلان هيأت باشم و الا محرم به من نميچسبد.»
* «من فقط با صداي فلان مداح ميتوانم عزاداري كنم.»
* «من هر سال مياندار هيأت بودهام اگر امسال ميانداري نكنم ممكن نيست.»
*»حتي اگر يك كار مهم و حتي واجب برايم پيش بيايد، عزاداري را مقدم ميكنم و الا عادتم بهم ميخورد.»
* «هر سال تا نيمه شب عزاداري ميكنم ولي صبحها براي نماز صبح نميتوانم بلند شوم و اين عادت شده است.»
*»به رسمهاي هيأتمان عادت كردهام بنابراين درباره مردم آزاريها و رسوم غلط هيأتمان نه تنها اعتراض نميكنم بلكه همراهي هم ميكنم.»
جنبههاي مثبت و منفي مراسم
شكي نداريم كه بزرگداشت شهادت اباعبدالله عليه السلام و انجام عزاداري از جمله عبادات است؛ با اين حال وقتي اين عزاداريها جنبه عادت به خود بگيرد، ديگر نميتوانيم نيت خود را در آن خالص كنيم و آهسته آهسته نيت ما خراب ميشود و به تبع آن عبادت ما هم جنبه رسم و رسوم پيدا ميكند.
آنچه اولياي الهي از ما خواستهاند، بلند نگه داشتن نام امام حسين عليه السلام و تلاش مستمر براي حسيني شدن و حسيني ماندن است نه آنكه خود را به يك رسم و رسوم خاص عادت دهيم( مثلا بگوييم هيأت ما اينگونه است كه...) به تعبير ديگر، بايد تلاش كنيم كارهاي عبادي خود را از حالت روزمرگي و عادتهاي سالانه و عادتهاي محلي خارج كنيم تا به اين وسيله عبادت خود را خالصاً براي رضاي خدا انجام داده باشيم نه براي پيروي از عادت سالانه خود.
راهكاري براي رهايي از عادت در عزاداريها
براي آنكه عزاداري خود را از عادت دور كنيم لازم است به محاسبه درون خود بپردازيم و نيتهاي خود را بررسي كنيم. يك راه خوب آن است كه ظاهرها را عوض كنيم يعني مثلا به هيأت مناسب ديگري برويم و بعد از تمام شدن مراسم از خود بپرسيم كه آيا در نيتهايمان تفاوت ميبينيم يا خير. يا مثلا اگر هر سال در آشپزخانه خدمت ميكرديم، يك سال به جمع سينه زنان عادي بپيونديم و بعد نيت خود را بررسي كنيم. اگر نياز خاصي به حضور ما در آشپزخانه نباشد اما باز هم نتوانيم آن را رها كنيم، نشانه آن است كه يك دلبستگي خاص در ما پيدا شده كه به عزاي امام حسين عليه السلام ربطي ندارد و نبايد آن را به حساب عبادت و سيدالشهداء عليه السلام بگذاريم.به همين روش ميتوانيم شرايط، افراد، مكانها و ظواهر را تغيير دهيم و نيتهاي خود را بررسي كنيم تا خطر عادت را از عبادت خود دفع كرده باشيم. اين كار خود از بزرگترين راههاي موفقيت در عبادت است و به تعبير منقول از اميرالمومنين عليه السلام از پربهره ترين راهكارهاي عبادت آن است كه بر عادت غلبه كنيم: «أفضل العبادة غلبة العادة». (غرر الحكم، ص199)
روح الله رستگارصفت
دیدگاه شما