دكتر فرزاد جهانبين
علی(ع) در نامه ای که که به اشعث ، فرماندار آذربایجان دارند می فرمایند که حکومت و قدرت نه بسان طعمه ای است که تا فرصت هست باید آن را درید و توشه ای برای خود برداشت بلکه امانتی است که فرد در قبال آن امانت مسئولیتی سترگ بر عهده دارد و فرصتی است برای خدمتگزاری.به نظرم این مدل می تواند مدلی جامع برای تعامل با مسئولیتها و تحلیل موفقیتها و شکستها در ارتباط با اهداف و آرمانها باشد.اینکه رویکرد و راهبرد فرد از پذیرش مسئولیت توشه برداشتن برای خود و تامین آتیه مالی و علمی و جایگاههی خود باشد و یااینکه آن را فرصتی برای برداشتن بارها از روی دوش ملت و نظام و از بین بردن مشکلات و ایجاد بسترهای شکوفایی بداند بسیار تعیین کننده است.این دو رویکرد نوع تعامل با اختیارات، امکانات و … در دسترس را تعیین خواهد کرد.فردی با رویکرد اول تمام وجهه همتش آن خواهد بود که چه کند و چه برنامه ریزی صورت دهد و مسائل را چگونه شکل دهد و چه بگوید تا خود بماند و یا اینکه بعد از رفتن جایگاه بالاتر و مناسب تری را در اختیار بگیرد و براین اساس عمده وقت و توان او صرف همین مساله خواهد شد.اما در مقابل فردی با رویکرد دوم، تمام آبرو، وقت و توان و امکاناتش را در اختیار مصالح عمومی قرار خواهد داد و نه دیگران پلی برای عبور او و نردبانی برای بالارفتنش بلکه خود را هزینه مصالح عمومی خواهد کرد و هیچگاه در مورد مصالح نظام و جامعه معامله نخواهد کرد.
امروز متاسفانه اخباری از این دست بسیار می شنویم:
فردی امکانات و سرمایه و وقت دستگاه فرهنگی متبوعش را در اختیار کاندیدایی قرار داده که به زعم او اصلح است.نماینده گانی پیگیر مادام العمر کردن امکانات مادی و معنوی دریافتی خود از مجلس اند.فردی از جایگاه و امکانات در اختیار خود برای معرفی و چهره سازی فرد دیگری استفاده می کند و دهها خبر دیگری که می شنویم و یا به گوشمان نمی خورد.
نمونه اخیر این اخبار امضاء طرحی توسط جمعی از نمایندگان برای استفاده از امتیاز حمل سلاح، داشتن طرح ترافیک و پاسپورت سیاسی به صورت مادام العمر است.گذشته از این خبر که خبری سخیف است، سه نکته قابل تامل است:
۱- این خبر و از این دست خبرها که هر از گاه از مجلس نیز شنیده می شود مهمتر از امتیازات درخواستی ، نوع جهت گیریها و رویکردها را نشان می دهد و طبیعی است وقتی چنین مسائلی اوج درخواستها و وجهه همت افرادی قرار گرفت ، مصالح ملی و منطقه ای توسط نماینده مغفول خواهد ماند چرا که او اساسا دنبال چیز دیگری است.
۲- افراد اگر وجهه همتشان تامین آتیه و راحتی خود باشد طبیعی است که شایدنتوانند آنجا که در مقابل درخواستهای غیر منطقی بایستند بتوانند بایستند چرا که می ترسند چیزهایی را که برایشان مهم هست از دست بدهند و یا نتوانند به دست بیاورند.
۳- ترس از آینده و تلاش برای اغتنام فرصت مسئولیت برای تامین آینده حاکی از ضعف ایمان است که باید از آن به خدا پناه برد.
۴- و آخر اینکه چنین برخوردی با مسئولیتها در هر سطحی عقوبت الهی و خشم مردم را به دنبال خواهد داشت و علاوه بر آبروریزی فردی به حیثیت و کارآمدی نظام ضربه خواهد زد چرا که فرصت خدمتگزاری صرف چنین اموری می شود.
دیدگاه شما