
به گزارش آوای فامنین به نقل از فرهنگ نیوز، هاشمی رفسنجانی دارای سوابق انقلابی و تنها فرد در میان مسؤولان جمهوری اسلامی است که سابقه حضور در رأس دو قوه مقننه و مجریه را دارد.
حضور طولانی وی در عرصه سیاست و سابقه انقلابیگری او سبب شده است تا مردم کشور توقع داشته باشند وی دستِ کم در سخنان رسمی خویش، اشتباهات کمتری مرتکب شود. توقعی از این دست البته غیرمعمول نیست چرا که وی اکنون هم به سبب نشستن در جایگاه ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، از موقعیتی مهم و مسوولیتی اثرگذار برخوردار است و طبعاً مانند سران قوا، باید بعضی الزامات رفتاری و گفتاری را بپذیرد.
نظرات جنجالساز هاشمی و قضیه حسودان مزاحم
نمونههای متعددی از صحبتهای هاشمی وجود دارد که صدالبته نیازمند تندروی نبوده است.
به عنوان مثال، هاشمی در خردادماه سال ۱۳۸۸ و روزهایی که فرزندان وی در حال تهیه و تدارک آتش اغتشاشات و طرحریزی کودتای رنگی در پوشش تبلیغات انتخاباتی میرحسین موسوی بودند و بخشی از امکانات دانشگاه آزاد اسلامی به واسطه بعضی توافقات پنهانی در خدمت ستاد فتنه قرار گرفته بود، ضمن اظهارنظری عجیب گفت:
«جاسبي حقيقتاً دلسوزانه و مثل فرزندش براي دانشگاه تلاش ميكند و متاسفانه مورد خشم حسوداني است كه دائما مزاحم وي ميشوند و وقت اين مدير با ارزش را ميگيرند.»(۱)
در همان زمان اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه های سراسر کشور طی نامه ی سرگشاده ای خطاب به آیت الله هاشمی رفسنجانی(رئیس هیئت امنای دانشگاه آزاد اسلامی)، ضمن اعتراض به اظهارات او در خصوص منتقدان مدیریت دانشگاه آزاد، خواستار برگزاری جلسه ای با حضور ایشان و اعضای این اتحادیه در خصوص مسائل مدیریتی دانشگاه آزاد و ارائه اطلاعات به ریاست هیئت امنای دانشگاه آزاد به منظور قضاوت هرچه منصفانه تر ایشان در خصوص مواضع انتقادی دانشجویان شد.(۲)
آنها در این نامه تأکید کردند که عدهای دانشجو هستند نه آنطور که هاشمی میگوید «حسودان مزاحم»!
خوب است این روزها فردی در جایگاه هاشمی که مدعی پیشبینی اتفاقات ناگوار فعلی در زمینه اقتصاد کشور است، ابتدا به این نکته اشاره کند که چرا در آستانه فتنه ۸۸، (با فرض عدم اطلاع از اتفاقات آتی و برنامهریزی جهت اغتشاش از سوی فعالان اصلی ستاد موسوی از جمله فائزه و مهدی هاشمی) نتوانسته است فتنه ۸۸ را پیشبینی کرده و ضمن تعبیر ناصحیح از آشوبها، اظهاراتی همچون نمونه ذکر شده در بالا را بیان کرده و نامه مشهور خود به رهبر انقلاب(۳) را (بهفاصله چند روز از آغاز آشوبهای خیابانی) نوشته است تا فضای رقابت، به شدت جهتگیری تندروانه پیدا کند.
من که گفته بودم
هاشمی رفسنجانی مردی است که طی چهار سال گذشته، بارها جملهای قریب به این مضمون را بیان کرده است: «من که گفته بودم!».
کاربرد چنین جمله معناداری در برههای از زمان است که یکی از افراد ناسازگار با وی، خطایی مرتکب شده است و یا بخشی از نظام به دلیل اشتباهات غیرعمدیِ تعدادی از نیروهایش، تحت فشار افکار بخشی خاص از جامعه قرار گرفته است.
وی اکنون مدعی است که مشکلات فعلی را پیشبینی کرده است. البته چنین ادعایی دستکم حدود یک سال قبل بهصورت رسمی بیان شد و صدالبته در طی سالهای گذشته، متناوباً طرح شده بوده است.
هاشمی در خرداد سال گذشته طی دیدار با جمعی که تنها با لفظ "دانشجو" از آنها یاد شد، گفت:
« اعضای کمیسیون تحقیق مجلس خبرگان پیش من آمدند تا ریزاختلافات من و احمدی نژاد را بفهمند. با آنها دوساعت ونیم حرف زدم و مسائلی راگفتم که الآن تمام آن مسائل که از نوار پیاده شده، درست درآمده است و اگر منتشرشود سند بسیارمهمی است که گویای این است که من در آن موقع درست پیش بینی کرده ام.»(۴)
ظاهراً موضوع اثبات پیشبینی اتفاقات امروز به قدری برای هاشمی اهمیت دارد که حاضر است تمام اشتباهات، بیقانونیها و گاه فتنهگریهای حامیان گذشته و حال خود را نادیده گرفته و سخنان و رفتارهای ساختارشکنانه فرزندان خود را محکوم نکند، اما در جایگاه یک پیشگوی موفق سیاسی مورد قبول سیاستمداران، خصوصاً اصلاحطلبان تندرو و حتی ضدانقلاب قرار بگیرد.
احمدینژاد و هاشمی
درباره اختلافات هاشمی و احمدینژاد میتوان یک مجموعه مقاله را بهرشته تحریر درآورد، صدها تحلیل عمیق نوشت، چندین جلد کتاب منتشر کرد و نظرات بسیاری از صاحبانرأی و عقیده را جمعآوری کرد.
اگر قرار باشد تمام تقصیرهای این اختلاف به گردن هاشمی بیفتد البته دور از انصاف است و اگر هم قرار باشد نقش وی در بروز و پرورش این اختلاف در جایگاه مظلومیت محض دیده شود، باز هم ره به بیراهه بردهایم.
با این وجود نمیتوان این اختلاف را دقیقاً ریشهیابی کرد. مگر مستندات مربوط به مدت حدود ۱۰سال قبل (از حضور احمدینژاد در مسند شهرداری تهران تا به امروز) را جمعآوری و مورد کنکاش کارشناسانه و البته بی طرفانه قرار دهیم.
در این بین سه نکته مهم را نباید از نظر دور داشت:
۱) اختلاف موجود میان این دو نفر ، ریشه و بهانه بسیاری از تندرویهای هاشمی در برابر نیروهای اصیل انقلاب بوده است.
۲) بعضی از مسایل از نظر هاشمی و خانواده وی مشکل محسوب میشود در حالی که اصولا ً یک پدیده مثبت است.
۳) برآورد هاشمی از حجم مشکلات فعلی، اگر اغراقآمیز نباشد، دستکم تا حد زیادی غیرواقعی است.
اینکه اگرهاشمی مشکلات امروز را پیشبینی کرده و رفتارهای وی در کنار تحرکات حامیانش در وقوع مسایل ناراحتکننده فعلی در حوزه اقتصادی، هیچتأثیری نداشته است، باز جای این سوال باقیست که چرا این عده هرگز از در تعامل با دولتی برنیامدند که اگرچه واجد ایرادات کمی نیست اما حاصل آرای اکثریت مردم کشور بود. ضمن آنکه برخی ایرادات و انتقادات وارده به دولت فعلی در موضوع ولایتمداری، به هاشمی و یاران او نیز وارد است.
از سوی دیگر، هاشمی در مورد برخورد قوه قضائیه با برخی اخلالگران و آشوبگران، نظر مساعدی نداشته و دستگیریهای سال۸۸ و برخورد با فتنهگران و البته حصر کروبی و موسوی را از جمله مشکلات موجود میداند!
حال اگر بخواهیم مطابق نظرات هاشمی عمل کنیم، باید ابتدا برخی از مجرمان را تبرئه و تعدادی از فعالان آشوب و سران فتنه را آزاد کنیم و اجازه فعالیت به بعضی گروههای معاند نظام بدهیم تا ایشان در آینده نهچندان دور، بار دیگر مدعی نشوند که مشکلات کشور را از قبل پیشبینی کرده بودهاند.
دیدگاه شما