الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت موضوعی است که امروزه در کشورمان از سوی نهادهای متعددی پیگیری میشود. از جمله این نهادها مجلس شورای است که برخی نمایندگان به صورت خودجوش در این رابطه اقداماتی انجام دادهاند. مهندس بیرانوند از جمله این نمایندگان است که در صحن علنی مجلس در این موضوع مطالبی را مطرح و گروهی را برای کار در این رابطه همراهی میکند. گفتوگوی زیر نگاهی است به مجموع این فعالیتها و کسب اطلاعی است از کم وکیف کار این بزرگواران در مورد سند الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت.
رسا - ضمن عرض سلام خدمت شما، در ابتدا لطفاً خودتان را معرفی کنید و مختصری از بیوگرافی خودتان بفرمایید.
بسم الله الرحمن رحیم. بهرام بیرانوند هستم؛ نماینده مردم شریف و بزرگ و مؤمن بروجرد و اشترینان. البته شرافت و ایمان ویژگی همه مردم ایران است. بنده سال 1361شمسی در 17 سالگی جبهه بودم که همان سال جانباز شدم. الآن هم به عنوان نماینده در خدمت مردم عزیزمان هستم.
رسا - چندمین دوره است که در مجلس حضور دارید؟
اولین دوره است.
رسا – لطفاً از سوابق اجراییتان بفرمایید.
عرض کنم که چند مدتی مدیر مستضعفان بودم؛ بعد الان هم یه چند سالی است که در کار تولید و کشاورزی هستیم.
رسا - از تحصیلاتتان بفرمایید.
من لیسانس الکترونیک و فوق لیسانس مدیریت دولتی دارم.
رسا - در حال حاضر در کدام کمیسیون مجلس عضو هستید؟
من به واسطه علاقهای که در بحث کشاورزی داشتم و احساس نیازی که میشد، عضو کمیسیون کشاورزی هستم. البته قبل از انتخابات هم به مردممان وعده دادیم که در کمیسیون کشاورزی خواهیم بود. ضمناً عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس نیز هستم.
رسا - در مورد الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت، لطف کنید در ابتدا خودتان توضیحاتی بفرمایید تا در ادامه بنده سوالاتم را بپرسم.
در سند چشم انداز که باید ایران تا 1404 دارای هویت اسلامی انقلابی و هویت بخش بشود، در ماده یک قانون پنج ساله پنجم هم میگوید که دولت و سایر قوا موظف هستند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را تنظیم بکنند که البته میبایست تا امسال انجام میشد.
با توجه به اینکه ما جامعه هوشمندی هستیم و این جامعه هوشمند یک سری شعارهای بزرگی دارد، ما مدعی هستیم تنها کشوری که میتواند برای کل بشریت ارائه الگو بکند، ارائه روش بکند و اهداف متعالیهای را تعریف بکند، ما هستیم. دلیلش هم این است که ما تنها کشوری در روی کره خاک هستیم که ادعا را داریم که حکومت ما، حکومت دینی است. به دنبال پیاده کردن شریعت و اهداف دین است. ما تنها کشوری هستیم که این عَلَم را بلند کردیم. خوب برای تحقق آن اهداف، باید اول جامعه خودمان را بسازیم. اگر دقت کرده باشید، مقام معظم رهبری مرتب تأکید دارند بر استحکام ساخت درونی، نگاه به درون، برای ساختن کشور. به نظرم نظر به همین معنا هست. لذا برای این ساختار کشور خودمان که مقدمه ارائه الگو به بشریت است، به طور قطع و یقین تصادفی نمیتوانیم حرکت کنیم؛ ما نمیتوانیم به فرهنگ غرب التماس کنیم، به اندوخته شرق اعتماد بکنیم و هر چندگاهی به یکی از این مسیرها متمایل بشویم؛ مگر ما چقدر فرصت داریم و مگر ما چقدر امکانات داریم که متمایل بشویم؟ گر چه بعد از انقلاب هم متمایل شدیم، مرتب ضررش را هم دیدیم. ما معتقدیم که باید بتوانیم اولا تعریف روشنی از اهدافمان داشته باشیم و بعد نقشهای هم برای تحقق این اهداف داشته باشیم. این نقشه قابل آموزش باشد، قابل انتقال باشد، حتی قابل نقد کردن باشد. من مثالی خدمت شما عرض بکنم که بحث روشنتر بشود؛ ما اگر بخواهیم جامعه را یک جامعه پیشرفته را که در آن عدالت هم حاکم باشد، یک تصویر بزرگ در ذهن بیاوریم، این تصویر یک سری قطعات دارد، ما این الگویی را که میخواهیم برویم دنبالش، میگوییم این قطعاتی که این تصویر را تکمیل میکند، باید جاهای مختلف همپوشانی داشته باشند و به هم مرتبت باشند. به عنوان یک نمونه من عرض بکنم خدمت شما، ما دفاع مقدس را نگاه میکنیم، تجربه بسیار ارزشمندی است. هم برای ما، هم برای بقیه دنیا؛ ما در بحث دفاع مقدس آمدیم بر مبنای داشتههای خودمان امر دفاع را تعریف دینی ازش کردیم. در مبنای مشخصهها و شاخصههای دینی، برای دفاع سازمان طراحی کردیم، نظام طراحی کردیم، بسیاری از کشورها تجاوز و سابقه درگیری را داشتند؛ منتهی غالب این کشورها برای امر دفاع به کشور دیگری وابسته شدند. اگر یک جنگی کوچک یا بزرگ را بردند، یه جایی دیگر یک چیزی را باختند. منتهی ما با آموزههای دینی در دفاع، ساختار طراحی کردیم؛ این ساختار مبتنی بر امکانات داخل، اعتماد به مردم و انگیزش نیروهای مومن و متدین شکل گرفت. ما جنگ را به فضل خدا بردیم؛ در جریان جنگ میلیونها انسان فداکار و انسانی که آماده خدمت هستند به جامعه تربیت کردیم در غیر از فضای جنگ ما یه همچین فضایی را نداشتیم یعنی در آن واحد که دفاع کردیم در آن واحدی که دشمن را عقب روندیم چندتا صفات اتفاق افتاد یکی این است که نیروهامون را برای کارهای دیگر تربیت کردیم که در غیر این فضا تربیت نمیشد. یکی دیگر این است که ما هر چقدر جلو رفتیم، یک تئوری را تکمیل کردیم. این تئوری الان در دنیا قابل انتقال و ارائه و آموزش است. دیدیم که این تئوری ما مردمی کردن دفاع با تکیه بر آموزههای دینی، دفاع کردن با استفاده از انگیزشی که دین در وجود انسانها دارد. ما کاری کردیم که الان این الگو را به هر کجا که منتقل میکنیم، کارآمد است.
نمونهاش را اگر میخواهید ببینید، ما در لبنان از این الگو استفاده کردیم. برای اولین بار شاخ اسرائیل در لبنان شکسته شد. این الگو به جوانان سنی مذهب حماس هم آموزش داده شد؛ آنها هم از این الگو تبعیت کردند و پیروز شدند. همین الان ما به وسیله این الگو در آن واحدی که بین دولت و ملت سوریه را آشتی دادیم، در آن واحد جنگ جهانی در مقیاس مینیاتوری را با همین الگو داریم مدیریت میکنیم. این یکی از قطعات آن تصویر زیبایی است که عرض کردم که جامعه پیشرفته توام با عدالت تشکیل شده از این مجموعه و قطعات کوچک است که کنار هم قرار میدهیم. حالا حرف حسابمان این است که با استفاده از الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت کشور، ما هم میتوانیم شئون مختلف نیازهای جامعه را شناسایی بکنیم. همینها را بتوانیم با هم تنظیم بکنیم؛ این تنظیم به تنظیم رفتار حکومت بر میگردد. به تنظیم آموزش یا به اصطلاح بهنیه کردن فضای آموزش در مدارس، در دانشگاهها و حتی در حوزههای علمیه بر میگردد و سایر حوزهها حوزه سیاست، حوزه فرهنگ و اقتصاد هم ما میتوانیم با این آموزهها برویم جلو. یک عده قائل به این هستند که ما طراحی کردهایم؛ حالا میخواهیم ارائه کنیم. حضرت آقا خیلی قائل به این نیستند؛ حضرت آقا میفرمایند بروید کار بکنید. قطعا سنواتی را طول خواهد کشید؛ ما باید برویم جلو؛ چون جامعه سابقه ذهنی از قبل نداشته است؛ یک دلیلش هم بر میگردد به اینجا که ما اصلا سابقه حکومت نداشتیم. یعنی اداره جامعه جز مواقع محدودی در دست مومنین نبوده است. الحمد الله بعد از انقلاب خدا این لطف را در حق ما کرده که الان به عنوان یک نیاز، نظراتمون معطوف به این موضوع است که باید برای نیل به اهداف جامعه دینی. قطعا باید یک الگو داشت که حضرت آقا دستورش را دادند.
رسا – بفرمایید الان چه کارهایی بر روی الگو انجام میشود؟
در معاونت راهبردی ریاست جمهوری، واحدی است زیر نظر خود آقا، با معرفی ایشان دارند روی موضوع کار میکنند. جوری که ما شنیدیم، قرار است چیزی تحت لایحه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بیاروند به صحن مجلس. ما امیدواریم که بشود روی آن لایحه کار کرد و فرصت گرفت که بقیه اندیشمندان هم پای کار بیاند؛ چرا که مراحل تدوین الگو ما میتوانیم نیرو را برای کارهای بزرگ دیگر تربیت کنیم؛ یعنی اینجور میشود گفت شبیه بحث جنگ تحمیلی ما شناسایی و تنظیم الگو را در عین رزم انجام میدهیم. اینجوری نیست که امورات جامعه را تعطیل کنیم تا یک روزی الگویمان تکمیل بشود. میرویم جلو اولین قدمی هم که در بحث جلو رفتن داریم، این است که یک علامت سوال بزرگ بگذاریم روی آن شاخصههایی که تا الان جامعه به دنبال تحقق آنها بوده.
رسا – در حوزه تئوری چه نگاهی باید صورت باشد؟
جامعه به واسطه این که در غرب از سالها قبل به بعد مادی زندگی پرداخته شده و با خدازدایی فقط دنبال پیاده کردن امیال اقشار بهرهمند جامعه بودند، توانستند نحوه تعامل بشر با خودش، نحوه زندگی، نحوه اداره خانواده، نحوه تعامل با طبیعت را کار در حوزه سیاست و فرهنگ را، اینها به صورت تئوری در بیاورند، به صورت عدد و رقم در بیاورند، قابل آموزشش بکنند، ما باید اول به اینجا برسیم که شاخصههایی که غربیها چون کار کردن بعضا هم با پیشرفت در تکنولوژی و ساخت و ساز این را مبتلایش کردند، به مصداق درستی رو آوردند؛ ما باید اول این را ببریم در پی انکار. این موضوع یعنی تحقق شاخصههایی که غرب آموزش میدهد، لزوما ما را به یک زندگی به اصطلاح توام با آرامش نخواهند رساند.
این بحث مهمی است؛ یعنی بفهمیم اتفاقی که الان برای بشر افتاده است، اتفاقی که بین حکومت و بشر افتاده است، تضعیفی که در خانواده صورت گرفته است، دوری بشر از معنویات و خدازدایی در بعضی از افراد بشر، اینها همه و همه ناشی از حاکمیت شاخصههایی است که ما به ازاش این است که ما داریم. مثال برای شما میزنم؛ زمانی که میآیند برای مردم ترسیم میکنند شما در خانههایی با این متراژ زندگی بکنید، معنا و مفهومش این است که خانههای شما مهمان نیاید، معناش این است که در خانههای شما بچه دو تا بیشتر نباشد، یا بالاخره تشدیدی که در حرص بشر است، تحریک در مصرف گرایی است؛ اینها را از نقیصههای آموزههای غربی میدانیم که در قدم اول تدوین الگوی اسلامی ایرانی است. یعنی ما هم با استفاده از آموزههای دینی، به طور قطع و یقین میتوانیم رفاه انسانها را تامین بکنیم. هم میتوانیم به سمت اجرایی شدن عدالت برویم، هم کمک کنیم معنویت در جامعه ریشه بدواند و کمک بکنیم جایگاهی که خانواده دارد، تقویت بشود. مقام معظم رهبری میفرماید: من نقل به مفهوم میکنم، می فرمایند: بشر در کوره راهها در حال حرکت است. در زمان حضور حضرت حجت، تازه در مسیر شاهراه زندگی قرار میگیرد. ما معتقد هستیم اگر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، توام با عدالت تنظیم بشود، ما از گم شدن در کوره راههایی که قالبش هم در انسانهای مادی است، ان شاء الله در امان خواهیم بود.
رسا - در جلسه دوشنبه چهارده بهمن یک تذکر شفاهی در مورد ضرورت این الگو به دولت دادید؛ در مورد تذکرتان هم توضیحاتی بفرمایید و بخشهایی از آن را هم اینجا تبیین کنید.
عرض کنم که من چندین بار علنی هم صحبت کردم؛ هم تذکر دادیم که تذکری که ما دادیم، دولت میبایست ظرف سه سال، برنامه پنجم تدوین بکند. آن وقت استقبال کردند و گفتند این تذکر شما تذکر به جایی است و گفتند که ان شاء الله از تیم ما هم برای حضور در جلسات دعوت خواهند کرد. ببینید ما یک اعتقادی داریم؛ عرض کردم نه فرصت ما فرصت کافی است، نه امکانات ما امکانات بینهایتی است؛ ما میبایست روابطمان را با اهدافمان تنظیم بکنیم. یکی از چالشهایی که در طراحی اسلامی ایرانی پیشرفت باید حتما با آن روبرو بشویم و از آن فرار نکنیم، این است که اعتراف بکنیم اینجا مشکل است و بعد برویم دنبال حل مشکل. یعنی بیماری را بپذیریم، بعد ببینیم درمانش کجاست؛ آن هم بحث درمان خانواده است که متاسفانه در دنیای غرب به شدت آسیب دیده است. خیلی از جاها خانواده حذف شده است و متاسفانه پس لرزههایش نصیب ما هم شده است! خوب پس میماند تقویت بنیاد خانواده. شما اگر میخواهید خانوادهایی را تقویت کنید، بیگمان باید مشکل اشتغالش را حل کرده باشیدغ یعنی بعد هم پوشانی میکند با سایر موضوعات. از یک گوشهایی که شما ورود بکنید، میبینید موضوعات مختلفی برای حل کردن دارید.
موقعی که رسیدیم به جایی که مباحث و موضوعات زیاد برای حل کردن داریم، آن موقع نه تنها دوباره کاری نمیکنیم، بلکه موازی کاری هم نمیکنیم و فرصتها را هم از دست نمیدهیم. نشان میدهیم ما میخواهیم خانواده را تربیت کنیم. اگر میخواهیم خانواده را تربیت کنیم، باید الگوی مصرف را درستش بکنیم. خانوادهایی که مدام در فکر درآوردن پول و رفع نیازهایی است که رسانه دارد براش تعریف میکند، روی آسایش و آرامش را نمیبیند! فاصله زن و مرد در چنین خانوادهای آنقدر زیاد میشود که به محض کوچکترین مشکلی، چون ساعات زیادی در کنار هم نیستند، خاطراتی اصلا از هم ندارند، بهانهایی برای زندگی ندارند، الا خواستههای مشترک اجتماعی، آن وقت خانواده به هم میخورد.
در بحث گسترش معنویت در جامعه هم باید دید مگر جامعه بشری میتواند بدون معنویت زندگی کند؟ مگر الان بیشترین استفاده از مشروبات الکلی یا بیشترین خودکشیها در ژاپنی که علی الظاهر یکی از جوامع مرفه دنیاست، ولی از آنجایی که معنویت وجود ندارد و پشت کردند به فطریات بشر، چون در فطرت بشر میل به تعالی است، میل به نگاه به آسمان است، میل به بندگی خداست، اگر اینها را ما حذف کردیم، آن موقع فقط و فقط بشر به دنبال سرکوب کردن نیازی است که در درونش وجود دارد. این را به عنوان نمونه عرض میکنم. رذائل اخلاقی و استفاده از مشروبات، اینها نتیجه همان به اصطلاح کم شدن معنویت است. چون معتقدیم اینها را اگر دانه دانه برویم دنبال حلشان، خدا به قدمهای ما برکت میدهد.
رسا - در چند وقت اخیر صحبتهایی در زمینه رونمایی الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت در مجلس وجود داشته، لطفاً در مورد این موضوع هم اطلاع رسانی بفرمایید.
با توجه به تاکیدی که مقام معظم رهبری داشتند، با ایجاد بانکی از سوالات و ایجاد فضایی که اول ما بپذیریم این مشکلات را داریم، بعد بیاییم سوالات موضوع را طرح بکنیم؛ با آموزههای دینی برای این موضوعات راه حلی پیدا کنیم، یک نقشه راهی تدوین شده است که ما معتقد هستیم که نقشه راه داریم و در جهت تدوین شدنش، به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نزدیک میشویم یا به اصطلاح در جهت تحققش قدم بر میداریم.
آنجا هشتاد و یک موضوع، هشتاد و یک نقطه را، هشتاد و یک بحث را که کمک میکند به الگو، ما اگر آنها را محقق بکنیم، مباحث آنها را حل بکنیم، معتقد هستیم نظام را تقویت کردهایم. به میپردازد.
یکی از این هشتاد و یک موضوع را من به عنوان نمونه عرض میکنم خدمت شما؛ یکی بحث تقویت بنیاد خانواده است؛ یکی بحث تحول در امور انسانی، تحول در حوزه و دانشگاه، بعد متمرکز شدن روی رفتار سیاسی جامعه است. ما این مباحث را به کمک دوستانمان کار کردیم که مباحثی است غیر قابل انکار؛ یعنی نیاز روز جامعه است. جامعه هم با این مسائل سروکار داشته است؛ اما عمدتا اندیشمندان از کنار اینها رد شدهاند. مثلا اگر در ذهن شما باشد، یک روزی مقام معظم رهبری بحث اسلامی شدن دانشگاهها را مطرح کردند؛ یک عده آمدند فقط شعار دادند و در نهایت هم رفتن سراغ ایرانی کردن دانشگاهها! در حالی که ما معتقد هستیم که دانشگاه اسلامی دانشگاهی است که دانشجویی که در آن ورود میکند، اولین پایه جدی، پله جدید تربیتی را طی میکند؛ ثانیا خروجی این دانشگاه کمک خواهد کرد به پیشرفت جامعه؛ به تحقق عدالت در جامعه. الان فضایی که در دانشگاههای ما است، متاسفانه برای دانشجوی علوم انسانی، علوم انسانی غربی ترسیم میشود و تحقیری که توسط پیشرفتهای علمی غرب، به دانشجوی ما میشود، یک چشم اندازی را برایش به اصطلاح ترسیم میکند که سمت و شویش به نیویورک است، به واشنگتن است، به شهرهای پیشرفته اروپایی است که ما معتقدیم که بر اساس نقشه راه، این قضایا را نه تنها از کنارش عبور نمیکنیم، بلکه روی اینها به جد کار خواهیم کرد.
در بحث تحول در قضا، مثلا در بحث علوم قوه قضاییه را ما حرف داریم؛ ما میگوییم در بحث قضا که بحث جدی ما هست، چه کسی میتواند با سیزده میلیون پرونده قضایی در سال که به نظر میآید به ازای هر خانواده ایرانی یک درگیری قضایی داریم، ما معتقد هستیم که میباید به جای برخورد با جرائم، روی پیشگری از جرائم متمرکز بشویم. موقعی که ما رفتیم روی پیشگری از جرائم، آن وقت بحث آموزش ما در دوران ابتدایی، پیش از ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان نظم و نسق پیدا میکند.
رسا - پس این الگویی که رونمایی شد حاصل تلاش شما و دوستانتان بود.
حاصل تلاش یک گروه منسجم و زحمت کشی بود که ارائه شد و تقاضایمان این است که عزیزانی که شأنی از تفکر دارند و شئون بالایی دارند، بیایند نقد بکنند. حتی اگر شد، رد هم بکنند که این بحث شروع بشود. این یک نیاز است. هر کدام از ما یک بار زندگی میکنیم؛ این یک بار را به اصطلاح لحظاتمان را پر کنیم. قدر لحظات خودمون را با پیاده کردن اهداف بالا بدانیم.
رسا - لطفاً معرفی مختصری از تیمی که با شما همکاری کردند بفرمایید.
عموما از دوستان عزیز طلبه و غیر طلبه و دانشگاهی هستند.
رسا - یک بحثی که اینجا مطرح میشود این است که چند گروه و نهاد خودشان را عهدهدار تدوین سند میدانند، یا حداقل به این صورت وانمود میکنند که این وظیفه به عهده آنهاست. سؤالم این است که به نظر شما آیا ضرورت ندارد که این گروهها با هم یکی شوند و با همفکری هم در راستای تدوین این سند همکاری کنند که به این وسیله از موازی کاری جلوگیری شود؟
عرض بکنم اینجا حوزه فکر و اندیشه است؛ حوزه فکر و اجرا نیست که موازی کاری به ما آسیب بزند. حوزه فکر و اندیشه است؛ هر گروهی دارد از یک محور به خط به یک خاکریز نفوذ میکند و به طور قطع و یقین، ان شاء الله به گفتمان برسد. ما الان ضعف داریم؛ این بایست بین نخبگان جامعه تبدیل به یک گفتمان بشود. هر وقت این تبدیل به گفتمان شد، همه را دیدیم صحبت کردند، شبیه هوایی شد که نخبگان همه تنفس میکنند، بعد میایند در جامعه پمپاژ میکنند؛ در جامعه تبدیل به یک انتظار خواهد شد. مردم برای تحقق انتظارشان حاضرند هزینهای را بدهند؛ در حوزه فکر و اندیشه هم ما این را نه تنها منفی نمیدانیم، بلکه مثبت هم میدانیم؛ چون همه چیز را همگان دانند؛ از زوایای مختلف تیمهای مختلف دانشگاهی و غیر دانشگاهی، مسئولین حوزه و امثال اینها همه دارند کار میکنند. آنجایی که میبایست وحدت داشته باشد در حوزه اجرا است.
رسا - سوال من این است که الآن به طور مشخص کدام نهاد یا گروه وظیفه دارند که خروجی این کار را منسجم و آماده ارائه نهایی کنند؟ چون در حال حاضر هر گروهی دارد برای خودش کار انجام میدهد و یکی کردن اینها متصدی خاصی ندارد. شما در راستای نیل به فرمایشات مقام معظم رهبری چه پیشنهادی دارید؟
عرض کردم که مقدمهاش این است که این تبدیل به گفتمان بشود. همه بپذیرند؛ بعضیها شرمشان نیاد که راجع به این قضیه صحبت بکنند. من یک چیزی بگم؛ یک عادت بدی بین بعضی از روشنفکرها پیدا شده که سختشان است بگویند دارند برای حکومت اسلامی کار میکنند! ما منت این حکومت اسلامی را میکشیم؛ ما پاک باخته بقای این نظام هستیم؛ حاضریم هر تلاشی بکنیم که این نظام ریشههایش عمیقتر و تنهاش هم محکمتر بشود. روشنفکران ما از این بحث ابایی نداشته باشند، از تحقیر دشمن هم نترسند، بیایند کمک بکنند. این افکار وقتی تبدیل به گفتمان شد، آن وقت فکر برجسته و پخته که ممکن است یکی از محصولات باشد، ممکن است ترکیبی از محصولات باشد، به طور قطع و یقین پذیرش اجتماعی پیدا خواهد کرد.
رسا - اگر از شما بخواهم که یک پیشنهاد بدهید برای اینکه کار این گروهها منسجم شوند، پیشنهادتان چیست؟
نه من اگر پیشنهاد اجرایی بخواهم به شما بکنم، به طور جدی این است که به این قضیه اولویت بدهند؛ ولی ممکن است که ابتدای امر به اصطلاح با پذیرش همراه نباشد. یعنی با قضیه سرد برخورد بشود؛ ولی ما ناچاریم از اینکه باید برای رفتن به جلو نقشه داشته باشیم و آن نقشه را هم ما معتقدیم نمیتوانیم از غربیها بگیریم. چون آن نقشهای که آنها دارند خودشان را هم به بیراهه برده است. 99 درصد تماشاچی یک درصد هستند!
رسا - پس نتیجه گیری بنده را که چند دستگی در راستای تدوین سند از نظر شما مصداق موازی کاری نیست را تأیید میکنید.
در حوزه فکر و اندیشه استقبال هم میکنیم. حتی اگر رسانهها مخصوصا صدا و سیما این فرصت را بدهند که در انظار خواص و مردم این قضایا مطرح بشود، ما معتقدیم که این قضایا باید از پستوها بیرون بیاید و در معرض دید قرار بگیرند. مردم ما مردم لطیف و باهوشی هستند. مردم کالای تقلبی را از کالای واقعی میشناسند. ما معتقدیم آن چیزی که دارند عزیزان در داخل کار میکنند، تکمیل کننده یک امر واقعی است که یک اژدهایی است که انشاء الله جادو و سحر غربیها را باطل خواهد کرد؛ اینجور تعبیر کنیم بهتر است.
رسا - در آخر بحثمان اگر نکتهایی دارید بفرمایید.
عرض کنم که این اتفاقی که دارد میافتد، اتفاق مبارک و میمونی است که ما قبلا به عنوان مصرف کننده تولیدات علمی دیگران بودیم، تولیدات صنعتی دیگران بودیم و الان به مرحلهای از رشد رسیدیم، به مرحله از کسب تجربه رسیدیم که نه تنها برای خودمان ادعا داریم، داعیه داریم که میتوانیم الگو تدوین کنیم، بلکه این داعیه را داریم که این الگو قابل آموزش به بقیه است و این اتفاق بسیار خوبی است.
استدعایمان این است که کسانی که شأنی از تفکر دارند، بپیوندند به این لشکر که انشاء الله در اجر این قضیه هم سهیم باشند؛ چون به طور قطع یقین اگر ما الگوی اسلامی ایرانی را خوب تدوین بکنیم، بعد اجرایی بکنیم، بعد از به اصطلاح رفع زجر، در اجرش شریک هستیم، در اجر کسب آرامشی که جوانان ما خواهند کرد، شریک خواهیم بود. در دفاع از مستضعفین عالم به واسطه این الگو در اجرش شریک خواهیم بود. میشود اینگونه گفت، هر آنچه که انبیا و اولیا و اوصیا در ارتباط با زندگی مادی و معنوی بشر گفتند، خداوند به این نحو این فرصت را داده است که در جهت تحققش قدم بردارند، ما معتقدیم که بقیه بیایند کمک بکنند. ان شاء الله
دیدگاه شما