به گزارش آوای فامنین به نقل از پرس تی وی: نسخهاي که کاخ سفيد از جزئيات متن توافقنامه ايران و گروه ۱+۵ منتشر کرده است با نسخه وزارت امور خارجه ايران تفاوت فاحشي دارد.
عباس عراقچي، معاون امور حقوقي و بين الملل وزير امور خارجه روز شنبه (۹ آذر، ۳۰ نوامبر) در گفتوگو با خبرگزاري رسمي جمهوري اسلامي ايران (ايرنا) با بيان اين که توافقنامه ژنو از اواخر دسامبر يا اوايل ژانويه همزمان با آغاز سال جديد ميلادي اجرايي مي شود، گفت با اجراي اين توافقنامه، حدود ۱۵ ميليارد دلار از درآمدهاي نفتي ايران در مدت شش ماه قابل دسترسي مي شود.
اين عضو ارشد تيم مذاکرهکننده هستهاي ايران تصريح کرد: «از مجموع ۱۵ ميليارد دلار، حدود ۱۰ ميليارد دلار آن که پيش از اين، صرف خريد مواد غذايي و دارويي ميشد، قابل دسترسي خواهد شد.»
با اين حال، در متني که وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي ايران از توافق با گروه ۱+۵ منتشر کرده، هيچ اشارهاي به ارقام مذکور نشده است.
اين در حالي است که در متن کاخ سفيد تنها به امکان دستيابي تهران به ۷ ميليارد دلار از داراييهاي مسدود خود در حسابهاي خارجي اشاره ميشود.
اين اختلاف در آمار از سوي دو کشور گوياي اختلاف و تناقضهايي است که در ارائه مفاد دقيق توافقنامه ايران و گروه ۱+۵ حکايت دارند.
برخي از موارد اختلاف در دو متن يادشده به اين شرح است:
۱. در متن کاخ سفيد درباره فعاليتسانتريفيوژهاي نيروگاه نطنز و فردو آمده است که ايران متعهد ميشود الف) تقريبا از به کار انداختن نيمي از سانتريفوژهاي نصبشده در نطنز و سه چهارم سانتريفوژهاي نصب شده در فردو خودداري کند، بنا بر اين، ايران نميتواند از آنها براي غنيسازي اورانيوم استفاده کند؛
۲. ب) توليد سانتريفوژ خود را به تعدادي که براي تعويض ماشينهاي آسيبديده لازم است محدود کند، بنا بر اين، ايران نميتواند از اين شش ماه براي ذخيره سانتريفوژها استفاده کند.
a) Leave inoperable roughly half of installed centrifuges at Natanz and three-quarters of installed centrifuges at Fordow, so they cannot be used to enrich uranium.
b) Limit its centrifuge production to those needed to replace damaged machines, so Iran cannot use the six months to stockpile centrifuges.
همچنين، کاخ سفيد درباره سطح غني سازي اورانيوم آورده است ايران متعهد ميشود که «ذخاير اورانيوم با غناي پايين ۵/۳ درصد خود را افزايش ندهد، به گونهاي که ميزان آن در پايان شش ماه نسبت به آن چه در آغاز (اين مدت زماني) داشته بيشتر نشود و هرگونه اورانيوم غنيشدهي ۵/۳ درصدي که به تازگي غنيسازي شده نيز به اکسيد تبديل شود.»
c) Not increase its stockpile of ۳.۵% low enriched uranium, so that the amount is not greater at the end of the six months than it is at the beginning, and any newly enriched ۳.۵% enriched uranium is converted into oxide.
اما روشن نيست که دولت امريکا بر چه اساسي اين اعداد را منتشر ميکند، در حالي که در متن وزارت خارجه جمهوري اسلامي ايران به اورانيوم غنيشدهي ۵/۳ درصدي هيچ اشارهاي نشده است.
در متن وزارت امور خارجه ايران تنها آمده است: « همان گونه که ايران در برنامه عملياتي کردن تاسيسات تبديل مواد، به آژانس اعلام کرده است، با آغاز خط تبديل مواد UF۶ غني شده تا ۵ درصد بهUO۲، ايران تصميم دارد موادUF۶ به تازگي غني شده تا سطح ۵ درصد طي ۶ ماه آينده را به اکسيد تبديل کند.
Beginning when the line for conversion of UF۶ enriched up to ۵% to UO۲ is ready, Iran has decided to convert to oxide UF۶ newly enriched up to ۵% during the ۶ month period, as provided in the operational schedule of the conversion plant declared to the IAEA.
۳. درباره موضوع بازفرآوري سوخت مصرفشده هستهاي در نيروگاه آب سنگين اراک در متن کاخ سفيد آمده است که ايران متعهد ميشود «فعاليتهاي خود در اراک را بيش از اين پيش نبرد و پيشرفت در زمينهمسير پلوتونيوم را متوقف کند.»
Iran has committed to no further advances of its activities at Arak and to halt progress on its plutonium track.
«تاسيساتي که قابليت بازفرآوري داشته باشند را نسازد. ايران بدون بازفرآوري نميتواند پلوتونيوم را از سوخت مصرفشده جدا کند.»
Not construct a facility capable of reprocessing. Without reprocessing, Iran cannot separate plutonium from spent fuel.
اما در متن وزارت امور خارجه ايران درباره موضوع بازفرآوري سوخت مصرفي با اشاره به نيروگاه آب سنگين اراک، تنها آمده است:
«نگرانيهاي مربوط به رآکتور اراک که از سوي آژانس با نام IR ـ ۴۰ شناخته ميشود، را کاملا برطرف نمايد. بازفرآوري و يا احداث تاسيساتي که قادر به بازفرآوري باشد، ايجاد نخواهد شد.»
Fully resolve concerns related to the reactor at Arak, designated by the IAEA as the IR-۴۰. No reprocessing or construction of a facility capable of reprocessing.
اين در حالي است که علي اکبر صالحي، رئيس سازمان انرژي اتمي ايران روز شنبه گفت «عدول از آب سنگين، عدول از غنيسازي است.»
وي با بيان اين که با تفاهمنامه ژنو مشکلي نداريم تصريح کرد: «در حال حاضر مدام مي گويند که فلان مسئول خارجي و يا موسسه امريکايي گفته است که اراک در نهايت بايد متوقف شود زيرا منشاء توليد پلوتونيوم است و در ساخت بمب کاربرد دارد و اگر اراک باقي بماند ممکن است هر زماني ايران اراده کند به سمت توليد بمب برود.
معاون رويس جمهور ايران تاکيد کرد: «پلوتونيومي که براي ساخت تسليحات کاربرد دارد نبايد همراه سمومات يعني ۲۳۹ باشد، در حالي که رآکتور اراک پلوتونيومي که براي ساخت بمب مناسب باشد توليد نمي کند.»
۴. مورد جالب توجه ديگر درباره لغو موقت تحريمها عليه خريد و فروش طلا و فلزات گرانبها، صنايع خودروسازي و صادرات پتروشيمي در ازاي گامهايي است که ايران بر ميدارد. در حالي که مانند موارد فوق در متن وزارت خارجه ايران هيچ اشارهاي به ميزان اين معاملات نشده است، کاخ سفيد از احتمال درآمد يک ميليارد و پانصد ميليون دلاري ايران از محل معاملات اين کالاها سخن ميگويد.
در متن کاخ سفيد آمده است: «تعليق برخي تحريمها در زمينهطلا و فلزات گرانبها، بخش خودروسازي ايران و صادرات پتروشمي ايران که به طور بالقوه نزديک به ۵/۱ ميليارد دلار درآمد براي ايران ايجاد ميکندد.»
Suspend certain sanctions on gold and precious metals, Iran’s auto sector, and Iran’s petrochemical exports, potentially providing Iran approximately $۱.۵ billion in revenue.
اما در متن وزارت امور خارجه ايران درباره اين بند توافق و اقدامات گروه ۱+۵ در برابر گامهاي ايران آمده است: تعليق تحريمهاي امريکا و اتحاديه اروپا بر:
الف) صادرات پتروشيمي ايران و نيز تعليق تحريمخدمات مرتبط
ب) طلا و فلزات گرانبها، و تعليق تحريمخدمات مرتبط
ج) تعليق تحريمهاي امريکا بر صنعت خودرو و تعليق تحريمهاي خدمات مرتبط
Suspend U.S. and EU sanctions on:
a) Iran’s petrochemical exports, as well as sanctions on associated services
b) Gold and precious metals, as well as sanctions on associated services
c) Suspend U.S. sanctions on Iran’s auto industry, as well as sanctions on associated services.
۵. امريکا درباره فروش محدود نفت خام ايران، ميگويد ايران ميتواند به ۴ ميليارد و ۲۰۰ ميليون دلار از درآمد حاصل از کل فروش نفت در مدت اجراي توافق دسترسي داشته باشد، اما همانند موارد فوق در متن وزارت امور خارجه ايران به اين موضوع هم اشاره نشده است.
الف) بر اساس متن کاخ سفيد، توافقنامه اجازه ميدهد که خريد نفت ايران در سطح فعلي که به نحو قابل توجهي کاهش يافته، يعني ۶۰ درصد کمتر از دو سال گذشته، باقي بماند؛
ب) در مدتي که ايران به تعهدات خود عمل ميکند، ۲/۴ ميليارد دلار از محل فروش نفت مجاز است به صورت اقساط به ايران انتقال يابند؛
ج) ۴۰۰ ميليون دلار به صورت کمکهاي تحصيلي دولتي از صندوقهاي ايراني محدودي، مستقيما به موسسات آموزشي شناختهشده در کشورهاي ثالث انتقال يابد تا هزينههاي تحصيلي دانشجويان ايراني پرداخت شود.
Allow purchases of Iranian oil to remain at their currently significantly reduced levels - levels that are ۶۰% less than two years ago. $۴.۲ billion from these sales will be allowed to be transferred in installments if, and as, Iran fulfills its commitments.
Allow $۴۰۰ million in governmental tuition assistance to be transferred from restricted Iranian funds directly to recognized educational institutions in third countries to defray the tuition costs of Iranian students.
اما در متن ايران آمده است:
يک کانال مالي به منظور تسهيل تجارت امور انساندوستانه براي تامين نيازهاي داخلي ايران با استفاده إز درآمدهاي نفتي ايران در خارج از کشور ايجاد خواهد شد. تجارت امور انساندوستانه شامل مراودات تجاري مرتبط با توليدات غذايي و کشاورزي، دارو، تجهيزات دارويي و مخارج پزشکي بيماران خارج از کشور خواهد بود. اين کانال مالي شامل بانکهاي خارجي مشخص و بانکهاي ايراني غير تحريم شده خواهد بود که بههنگام ايجاد اين کانال مالي مشخص خواهند شد. کانال مزبور همچنين موارد را دربر ميگيرد:
الف) نقل و انتقالهاي مالي مورد نياز براي پرداخت تعهدات ايران به سازمان ملل متحد
ب) پرداخت مستقيم شهريه به دانشگاهها و دانشکدهها براي دانشجويان ايراني شاغل به تحصيل در خارج از کشور تا مبلغ توافق شده براي يک دوره شش ماهه.
ج) افزايش آستانه براي اخذ مجوزهاي اتحاديه اروپا جهت تبادلات مالي تجارت موارد غيرتحريمي تا مبلغ مورد توافق.
· Establish a financial channel to facilitate humanitarian trade for Iran’s domestic needs using Iranian oil revenues held abroad. Humanitarian trade would be defined as transactions involving food and agricultural products, medicine, medical devices, and medical expenses incurred abroad. This channel would involve specified foreign banks and non-designated Iranian banks to be defined when establishing the channel.
This channel could also enable:
transactions required to pay Iran’s UN obligations; and,
direct tuition payments to universities and colleges for Iranian students studying abroad, up to an agreed amount for the six month period.
Increase the EU authorisation thresholds for transactions for non-sanctioned trade to an agreed amount.
بر اساس مواردي که در بالا به آنها اشاره شد، روشن نيست که علت اختلاف در آمارهاي منتشر شده از سوي ايران و امريکا چيست.
در حالي که همه جا از توافق براي دسترسي جمهوري اسلامي ايران به ۷ ميليارد دلار از داراييهاي مسدود شده خود در خارج از کشور سخن گفته ميشود، مقامهاي وزارت خارجه ايران از دسترسي به مبلغ ۱۵ ميليارد دلار سخن ميگويند. با اين وجود، در متني که وزارت امور خارجه ايران منتشر کرد هيچ عدد و رقمي به چشم نميخورد.
در متن کاخ سفيد، تنها به دليل اين که ايران از بازفرآوري يا بازيافت سوخت هستهاي مصرفي منع شده، مقامهاي امريکايي ادعا ميکنند ايران از توليد پولتونيوم محروم شده است.
همچنين، در حالي که در توافق ايران و ۱+۵، تهران متعهد به خودداري از غنيسازي بيش از ۵ درصد است، در نسخه کاخ سفيد از محدود شدن ايران به ۵/۳ درصد سخن ميرود که پيشرفت آن هم متوقف شده است.
از سوي ديگر، در متن وزارت امور خارجه ايران هيچ عددي که بيانگر ميزان دسترسي ايران به داراييهاي مسدود شده يا منتقل نشده باشد به چشم نميخورد. همچنين، به چگونگي جزئيات کاهش تحريمها اشاره نشده و تنها به کلي گويي بسنده شده است.
حال اين پرسش مطرح ميشود که اعداد کاخ سفيد واهي است يا بر اساس برآوردهاي تکميلي؟
دیدگاه شما