به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «آوای فامنین» غیاثالدین طهمحمدیهمدانی پنجم اردیبهشت سال ۱۳۲۶ در روستای محروم و دورافتاده آقاج شهرستان فامنین، در دورترین نقطه روستایی به شهر همدان از طرف شمال شرق؛ پا به دنیا نهاد.
نامش را غیاثالدین نهادند تا در آیندهای که به تبلیغ و تدریس دین و مذهب گره خورده بود؛ بامسما جلوه کند و اینچنین بود که با هدایت پدر و حمایت برادر ارشدش، شیخ علی، راهی حوزه علمیه قم شد و در جوار کریمه اهل بیت از خوان دانش آیات و علما ارتزاق کرد.
از همان اوان کودکی و نوجوانی، کتب معمول تعلیماتی در حوزه را چنان یاد گرفت که میتوانست مجلس تدریس بیاراید. جامع المقدمات را به بلوغ نرسیده، خوانده بود و پس از آن لمعه را با استادش آیتالله ستوده فرا گرفت و در درس او از برترین شاگردان شد.
غیاثالدین؛ برای ادامه تحصیل در سطوح متوسطه حوزوی، رسائل و مکاسب را در محضر آیات مشکینی، خزعلی و اعتمادی فرا گرفت و کفایتین را نیز در درس حضرت آیتالله سلطانی آموخت.
به درس خارج امام خمینی (ره) راه یافت؛ اما دیری نپایید که با تبعید حضرتش و آغاز مبارزات؛ از سفره دانش شاگردان امام بهره گرفت. تلمذ در محضر آیات؛ فاضل لنکرانی، نوری همدانی و خزعلی و به ویژه ۱۵ سال آموختن از فقه و اصول نزد آیتالله میرزا هاشم آملی، توشههای ماندگاری برایش شد تا بتواند گامهای استوار خود را برای آموزشهای بعدی، محکمتر بردارد.
کشش و ذوق عرفانی و علایق فلسفی، او را برای آموختن منظومه حاج ملاهادی سبزواری به پای درس استاد شهید، آیتالله مفتح کشاند. از این به بعد راهی برایش گشوده شد و در محضر آیات، جوادی آملی، حسنزاده آملی و شهید مرتضی مطهری، روز به روز پیوندش با مباحث فلسفی و عرفانی بیش از گذشته استحکام یافت.
آموختنیهایش از فقه و اصول و فلسفه و عرفان و از لمعه تا مکاسب و کفایه و درس خارج و از منظومه تا مصباح الانس و فصوص الحکم ابنعربی، او را برای درس و بحثهای بعدی و دستی پر از دانش فقه و فلسفه و عرفان در حوزه قم و زادگاهش فامنین و همدان آماده و پر توان ساخت.
او که از همان اوایل کتکخورده مدرسه فیضیه و زندانرفته ساواک و عوامل شاهنشاهی بود، پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، مسیر تبلیغ و منبر و امامت جمعه را برگزید و حب الوطن او را به روستا و شهر زادگاهش که در محرومیت مطلق به سر میبرد، کشاند.
در آغازین روزهای پیروزی انقلاب و در دوران هشت ساله دفاع مقدس، هم در عرصه جبهه و جنگ حاضر شد و هم کمکهای مردمی برای رزمندگان را سر و سامان میداد و هم به خانواده شهدا و ایثارگران سرکشی میکرد. در مجالس بزرگداشت شهیدان، به تکریم جهاد و شهادت میپرداخت و همزمان با اعزام طلاب جوان و روحانیان و مبلغان به منطقه شمالی استان همدان، به امور دینی و فرهنگی و معیشتی مردم منطقه اهتمام داشت.
او در همه این سالها در پیمانی با خدای خویش، خود را وقف تبلیغ دین در شهر و دیار و استان زادگاه خویش همدان نمود و با روحیهای انقلابی و جهادی، بیحاشیه و بیادعا خود را خدمتگزار مردم میدانست و از سوی دیگر در دل و جان مردمی که تشنه خدمت صادقانه بودند، نفوذ میکرد.
تقدیر چنان شد که از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۶ به مدت ۱۴ سال در پایتخت تاریخ و تمدن ایران؛ همدان؛ نماینده رهبری معظم انقلاب شود و با درایت و تدبیر و دانش؛ پاسدار وحدت و برادری و همگام و همراه توسعه و پیشرفت اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و دینی و تبلیغی در استانی باشد که تاریخ سر افرازش او را مهد عالمان و مجاهدان و دانشمندان جهانی قرار داده است.
طهمحمدی در حوزه فعالیتهای عمرانی و پایهگذاری بناهای حوزوی نیز پیشگام بوده است.
تشویق و ترغیب به احداث و بنای حوزههای علمیه در کل استان، برای برادران و خواهران، به ویژه در شهر همدان، آن هم با دیدی آیندهنگر، و توجه و اهتمام به ارتباط با مراکز دانشگاهی استان و دانشجویان و اساتید و همواره در دسترس بودن برای حوزویان و دانشگاهیان از دیگر صفات علمی و عملی ایشان بود.
با حضور ایشان در همدان؛ پاسداشت میراث مفاخر علمی و معرفتی که در تاریخ همدان میدرخشیدند، در دستور کار قرار گرفت.
کارنامه دانشپروری و علایق ناگسستنی ایشان به فلسفه و عرفان؛ از سال ۱۳۹۰ تا پایان عمر پر برکتش، او را سکاندار بنیاد بینالمللی بوعلیسینا کرد. که مشهورترین دانشمند همه اعصار و از افتخارات اسلام و ایران و شیعه است. درسهای تفسیر قرآن و مباحث اعتقادی را در کنار آرامگاه این حکیم، دایر کرد و با عرق و علایقی که به حکمت و فلسفه و عرفان سینوی داشت، سفیر حکمت و میراث عالمان و عارفان و به ویژه مکتب سینوی در کشورهای منطقه شد و در کنفرانسهای علمی، مبلغ و مدافع هویت ایرانی شیخالرئیس و میراث عرفانی و فلسفی او شده است.
انتهای خبر/.
دیدگاه شما