مذاکرات هستهای ایران و 1+5 در وین در حالی تا ادامه مییابد که آمریکاییها از پیش از برگزاری این مذاکرات ادبیاتی را در پیش گرفتهاند تا ایران را نسبت به موانعی که آنها بر سر توافق نهایی ایجاد کردهاند، مقصر جلوه دهد.
در این باب برخی اظهار نظرهای اعضای تیم دیپلماسی آمریکا و وزیرخارجه این کشور قابل توجه است که شاخصترین این مساله را میتوان مقاله «جان کری» در روزنامه واشنگتن پست دانست که وی در این مقاله با تکرار ادعاهای آمریکا نسبت به برنامه هستهای ایران پای این کشور را از هر گونه خللی در مذاکرات بیرون کشیده و بیان داشته تا آنجا که آمریکا و1+5 میتوانسته با ایران همکاری کرده است و فاصله ای که ایجاد شده به دلیل زیاده خواهی مقامات کاخ سفید نبوده است!
از سوی دیگر «وندی شرمن» یکی از اعضای تیم دیپلماسی آمریکا بیان داشته که «ما سخت کار می کنیم تا ترکیبهایی را پیدا کنیم که این اطمینان را بدهد که ایران به دنبال سلاح نیست». این درحالی است که راستی آزمایی برنامه هستهای ایران بر عهده آژانس بین المللی اتمی است نه کشورها و ایران همواره به بازرسان این سازمان اجازه داده است که از تاسیسات هستهای خود بازرسی کند و این در صورتی است که ایران بیشترین میزان بازرسیها را تاکنون داشته است و گزارشهای آژانس نشان میدهد هیچ انحرافی از مواد هستهای اعلان شده در ایران وجود ندارد.
به نظر میرسد که آمریکاییها با این ادبیات می خواهند نسبت به خللی که در مذاکرات ایجاد میشود خود را مبرا کنند. در این ادبیات همواره امریکاییها بیان داشته اند که ایران بایستی «تصمیم سخت» را بگیرد و از این نظر توپ را همواره به زمین ایران انداخته اند.
این درحالی است که هدف آمریکا از این مذاکرات محدود کردن برنامه هستهای ایران با این نظریه است که محدود کردن برنامه هستهای ایران باعث محدود شدن توان ایران در این عرصه و متعاقب آن عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای عنوان میشود.
در این زمینه اندیشکده بلفر مقاله ای منتشر کرده است که در آن نسبت به این موضوع تاکید شده است. در این مقاله آمده است:«باید ثابت کرد محدودیتها و موانع هستهای برای کشورهایی که به تعهدات منع گسترش پایبند نیستند، مؤثر واقع میشود تا از گسترش تکنولوژیهای هستهای در منطقه جلوگیری به عمل آید. توافقی جامع که با عقب نشاندن قابل توجه توانمندیهای هستهای ایران، تصویری بسیار متفاوت از موقعیت کنونی را ترسیم خواهد کرد- در حالیکه دشوار و به طور کلی حاکی از بدبینی است- باید به بوته آزمایش گذاشته شود.»
همین موضوع اهداف آمریکا از مذاکرات را به خوبی نشان میدهد. در همین مقاله تاکید شده است که «در واقع، ایران با بیان اینکه باید ظرفیت غنیسازی کافی برای سوخت رسانی به راکتور بوشهر را داشته باشد، کار را دشوار کرده است، که این مسئله تقریباً ۱۳۰ هزار سانتریفیوژ آیآر-۱ و ذخایر قابل توجه اورانیوم غنی شده را در برمیگیرد. بارگیری مجدد راکتوری با اندازه و نوع راکتور بوشهر نیازمند تقریباً ۲۰ تن اورانیوم با ایزوتوپ ۲۳۵ با غنای ۳٫۵ درصد است. در سال ۲۰۰۹، وقتی فرانسه، روسیه و آمریکا برای توافق بر سر راکتور تحقیقاتی تهران با ایران مذاکره میکردند، محدودیت برای حداکثر ذخایر غنی شده اورانیوم در ایران ۱٫۲ تن یواف۶ تعیین شده بود؛ کمیتی که در صورت بیشتر غنی شدن، مناسب برای یک انفجار هستهای میباشد.»
از سوی دیگر محدودیتهای اعمال شده آمریکا در زمینه تحریم ها نیز در همین راستا ادامه مییابد. جان کری در مقاله که به آن اشاره شد نسبت به لغو تدریجی تحریم ها سخن گفته است و کارشناسان سیاسی این کشور نیز از رفع محتاطانه تحریمها و تعلیق موقت آن دسته از تحریمها که بهسرعت قابل بازگشت هستند سخن گفته اند تا نشان دهد آمریکاییها چگونه به توافق نهایی نگاه میکنند.
به هر جهت مقامات این کشور به خوبی میدانند که بلند پروازیهایشان در زمینه مساله هستهای ایران شدنی نیست. همانطور که باراک اوباما رئیس جمهور این کشور بیان میکند از بین بردن برنامه هسته ای ایران آرزوی آمریکاست اما آمریکاییها باید واقع بین باشند. از سوی دیگر سیاستمداران این کشور با خط قرمزهای ایران در مذاکرات هستهای به خوبی آشنا هستند و همانطور که «سید عباس عراقچی» عضو ارشد تیم مذاکره کننده هسته ای ایران به خوبی بیان می کند:« حق برخورداری از انرژی صلح آمیز هستهای، برای همه کشورها وجود دارد، کسی نمی تواند آن را به آنها اعطا و سلب نماید.» و آمریکاییها با توجه به ادعایی که تنها یک ادعاست نمیتوانند ایران را از حقوق ذاتی خود سلب کنند.
دیدگاه شما