خبرآنلاین: مردادماه سال گذشته پرونده قتل زنی 28 ساله در بهارستان به پلیس آگاهی ارجاع داده شد. بررسی‌های اولیه نشان می‌داد، عامل جنایت، قربانی خود را خفه کرده است. 

با بازجویی‌های صورت گرفته از شوهر مقتول و رفع اتهام از وی، تحقیقات پلیسی از همسایه‌ها آغاز شد. اظهارات همسایگان و شواهد موجود نشان می‌داد مرد ناشناسی صبح همان روز به منزل مقتول رفته و بعد از آن صدای درگیری از آن خانه شنیده شده است.

همچنین بررسی‌های دقیق‌تر از منزل مقتول نشان داد صدای زنگ در خراب بوده و امکان زنگ زدن از بیرون وجود نداشته است اما آیفون از داخل منزل کار می‌کرد. این اطلاعات نشان می‌داد قاتل باید فردی آشنا باشد که یا کلید داشته یا تلفنی از مقتول خواسته که در را باز کند. به همین دلیل چند مظنون از بین اقوام و آشنایان مقتول شناسایی شدند. 

در این بین فردی به نام ابراهیم بیش از سایرین در مظان اتهام قرار داشت. وقتی ماموران این مرد را تحت نظر گرفتند بیشتر به وی ظنین شدند و در نهایت وی را دستگیر کردند. ابراهیم در جریان بازجویی‌های اولیه به قتل اعتراف کرد و گفت: بعد از تجاوز به خواهر همسرش او را کشته است. وی گفت: صبح روز حادثه  به در منزل مقتول رفتم و پس از آنکه در را باز کرد می‌خواستم نقشه‌یی را که در سر داشتم اجرا کنم اما او اجازه نداد و مجبور شدم متوسل به زور شوم.

 در نهایت او را خفه کردم و برای گمراه کردن پلیس وسایل خانه را به هم ریختم و جسد را در یکی دیگر از اتاق‌ها مخفی کردم. این مرد درباره انگیزه اصلی‌اش از ارتکاب جنایت گفت: قصد من آزار و اذیت او بود اما وقتی در برابرم مقاومت کرد مجبور شدم چنین کاری بکنم.

به دنبال اعترافات متهم پرونده با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و صبح دیروز ابراهیم محاکمه شد. در این جلسه که در شعبه 71 به ریاست قاضی نورالله عزیز محمدی برگزار شد ابتدا نماینده دادستان به قرائت کیفرخواست پرداخت و در ادامه اولیای دم خواستار قصاص ابراهیم شدند.

 در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و با قبول اتهامش گفت: روز حادثه تسلیم وسوسه شیطان شدم. وقتی وارد خانه شدم، مقتول روزه بود اما از من پذیرایی کرد. در یک لحظه به طرفش حمله کردم. می‌خواستم به او تجاوز کنم اما به من التماس کرد و گفت کاری به کارش نداشته باشم. اما تصمیم‌ خود را گرفته بود. وقتی نقشه‌ام را اجرا کردم به فکر آبرویم افتادم.

 می‌دانستم آبروریزی می‌شود. به همین دلیل دستم را جلوی دهانش گرفتم و او خفه شد. سپس برای اینکه موضوع را طور دیگری جلوه دهم با چاقو چند ضربه به او زدم و فرار کردم. من هیچ دفاعی برای کاری که مرتکب شده‌ام ندارم.

به دنبال دفاعیات این مرد و وکیل مدافعش قضات دادگاه وارد شور شدند و او را به اتهام قتل عمدی به یک مرتبه قصاص و برای اتهام تجاوز به یک مرتبه اعدام محکوم کردند.