طبعا برای حضور در این عرصه و استفاده از رسانههای هنری عصر مدرن(که بارها مورد تأکید امام راحل و مقام معظم رهبری قرار گرفته است) باید این هنر را شناخت و کم و کیف حضور مؤلفههای دینی را در آن مورد بررسی و مداقه قرار داد.
ویژگیهای هنر مدرن
برای فهم ویژگیهای هنر مدرن باید به بررسی مدرنیته بپردازیم. اینکه مدرنیته بر چه مبانی فکری استوار است، راه را به درک هنر زاییده از آن باز میکند.
مدرنیته در یک تعریف عبارت است از "مجموعه اوصاف و ویژگیهای تمدن جدید" که با وجود اختلاف نظرهایی که در شمار کردن این اوصاف و ویژگیها وجود دارد، میتوان موارد زیر را از عمدهترین آنها به حساب آورد؛
اهتمام و التفات ویژه به شیوه تجربی در علوم، رشد فناوری و صنعت، بالا رفتن سطح زندگی و رفاه مادی، انسان گرایی، عقل گرایی، فرد گرایی، لیبرالیسم، دموکراسی، سکولاریسم.(رک:فرهنگ واژهها، صفحه 507)
هنر زاییده از این تمدن همه این ویژگیها را دارد. به طوری که از پیکاسو نقل شده که درباره هنر مدرنیته گفته است: "هنر مدرنیته قصد دفاع از مدرنیته را ندارد؛ بلکه آن را نقد میکند"(رک: همان منبع) این گفته اشعار دارد به اینکه ویژگی نسبیگرایی که در اندیشه و تفکر مدرن حاکم است، در هنر مدرن نیز جاری است، به طوری که هنرمند مدرن خود را وامدار حتی مدرنیته هم نمیداند.
"هربرت رید" در کتاب "معنی هنر" در مباحث مربوط به چیستی هنر بحث را به نحوه مواجهه انسانها با مظاهر هنری میکشاند و رویه تجربی را که در زندگی مدرن جایگزین منطق تعقلی شده است، در تأملات هنری خود وارد میکند.(رک: معنی هنر، صفحه 9) نیز سایر مؤلفههای مدرنیته از قبیل دموکراسی، انسان گرایی و... را هم در محصولات هنری غرب مدرن و هم در زیست هنری ایشان میتوانیم ببینیم.
با این اوصاف باید بگوییم که همانطور که مدرنیته به تعریف خاصی در نمیآید، هنر مدرن نیز تعریف پذیر نیست و میتوانیم در مقام تعریف آن بگوییم: هر گونه زایش هنری که اوصاف و ویژگیهای تمدن و فکر و فرهنگ جدید مغرب زمین را در خود داراست.
اینگونه میتوانیم بین هنر مدرن و سایر هنرها تفاوت بگذاریم که البته فهم تفاوت دو اثر هنری گاه سختتر از چیزی است که به نظر میرسد؛ چرا که هنرمند سخن و اندیشه خود را صریح ابراز نمیکند و این فهم حرف پنهان او را سخت میکند.
رابطه مدرنیته و دین
مسأله مهم دیگری که باید مورد بررسی قرار دهیم، رابطه مدرنیته و دین است. این اهمیت از دو سو مورد توجه است؛
اول اینکه تولد مدرنیته در فضای ضد دین رخ داده است. به این معنا که از جمله زمینههای شکلگیری مدرنیته رفتار آباء کلیسا و متعاقب آن شکلگیری نهضت اصلاح دینی است. در واقع مدرنیته تکامل نهضت اصلاح دینی در اروپاست.(رک: فرهنگ واژهها) از این رو جا دارد که نگاه انسان مدرن به دین را بفهمیم.
جنبه دوم اهمیت این مطلب در بحث حاضر این است که هنر پیشامدرن بیش و پیش از هر چیز وامدار دین بوده است. در غرب کلیسا و در شرق پیشوایان اسلام، سهم به سزایی در نضج و تکامل هنر داشتهاند.(رک: فلسفه هنر)
به طور کلی باید گفت که مؤلفههای جهان بینی دینی(در معنای اعم خود) با مبانی فکری مدرنیته ناسازگار است. به مبانی مدرنیته در بند قبل اشاره شد و اندک تأملی به ما میفهماند که این طرز تلقی از انسان و جهان در تضاد با مبانی فکر دینی است.
دین در این معنا مختص اسلام نیست؛ بلکه همه ادیان الهی(اعم از ابراهیمی و غیر ابراهیمی) داخل در این تقسیم هستند. با این حساب عرصه هنر دینی و هنر مدرن هم عرصه تقابل دو فکر و اندیشه است.
انقلاب اسلامی الگوی اسلامی در مقابل مدرنیته
وقتی که از تمدن جدید به عنوان یک عینیت تحقق یافته صحبت میکنیم، نباید بحث از تمدن اسلامیرا به دایره ذهنیات و انتزاعیات بکشانیم؛ بلکه باید الگوی عینی آن را مورد مداقه قرار دهیم. انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک تحقق خارجی از اندیشه تمدن ساز اسلامی نمونه مناسبی برای این تحلیل است.
هر چند که هنوز انقلاب اسلامی به تمامی آرمانهای خود دست نیافته و راهی چه بسا دراز تا پیمودن این مسیر دارد، ولی جمهوری اسلامی به عنوان نظامی مبتنی بر ارزشهای اسلامی الگوی این تحلیل میتواند باشد. آرمانهای نظام جمهوری اسلامی را میتوان در اسناد بالادستی نظام از جمله قانون اساسی و سند چشم انداز بیست ساله رصد کرد. به طور کلی باید مؤلفههای زیر را از مبانی فکری انقلاب اسلامی برشمرد؛
مبارزه با ظلم و ستم در اقصی نقاط جهان، احیای حقوق و کرامت انسانی، احیای زندگی معنوی در عصر بیمعنویتی، ارتقای سطح مادی و معنوی زندگی افراد، خدا باوری به جای انسان باوری و... .
هنر در پرتو انقلاب اسلامی
هنر زاییده از تفکر انقلاب اسلامی در ذات و اهداف خود همان آرمانهایی را دنبال میکند که انقلاب اسلامی در کلیت خود به دنبال آنهاست. نگاهی به کارنامه هنر و هنرمندان در دوران پس از انقلاب به خوبی نمودار سیر رشد و ارتقای محصولات هنری در جامعه را ترسیم میکند.
رویکرد استکبار ستیزی و باور به هویت ملی و دینی از جمله مؤلفههایی است که در محصولات هنری پس از انقلاب دیده میشود و روز به روز بیشتر میشود.
طرحواره عاشورا در عصر مدرن
گفتیم که یک جنبه از تأثیرات نهضت عاشورا تأثیرات هنری است؛ اما نهضت حسینی در کلیت خود یک نظام فکری و فرهنگی است. نظامی جامع و کامل که همچون خورشیدی فروزان به تمامی زوایای زندگی بشر نور میتاباند و از این روست که در همه جنبهها اثرگذار است و این تأثیرتنها در حوزه جوامع اسلامی نیست.
به طوری که گاندی رهبر بزرگ مردم هند هم خود را متاثر از شخصیت امام حسین(ع) و حرکت تاریخساز و انسانساز آن حضرت معرفی میکند.(رک: فرهنگ عاشورا صفحه 12)
حال که در عصر رویارویی مدرنیته و تفکر دینی به سر میبریم، لازم است تأملی در کم و کیف طرح مسأله عاشورا در این دوران داشته باشیم. طبیعی است که بشر امروز بنا بر نیازهای خود به تامل در نهضت عاشورا میپردازد و طرحواره عاشورا باید پاسخی به نیازهای او باشد.
بشر امروز درگیر مسایل بسیاری است. فقدان معنویت و ناعدالتی در جهان امروز بیش از هر چیز انسانها را آزار میدهد و این دو مؤلفه، دقیقا همان آرمانهای اصلی نهضت عاشورا هستند.
انسان خسته از بیعدالتی، مقصود خود را جای جای نهضت حسینی مییابد. نهضتی که اساسش بر عدالت و احیای این گوهر ارزشمند الهی است. از سوی دیگر، این نهضت نه یک حرکت سیاسی و یا اجتماعی محض، بلکه حرکتی الهی است. هدف رضایت الهی و احیای دین خداست.
البته این شاخصهها در همیشه تاریخ اهمیت بسیار داشته و اساسا وجه ممیز نهضت کربلا با سایر حرکتهای آزادیخواهانه است، اما امروزه روز که بشر بیش از هر زمان دیگر به این مؤلفهها نیاز دارد، اهمیتش دو چندان است. در واقع عصر مدرن عصر نیاز به عاشوراست و اگر هنرمندان مسلمان بتوانند به خوبی به طرح مباحث عاشورا در قالبهای هنری بپردازند، بیشک مخاطبان بسیاری خواهند یافت.
تجلی عاشورا در قاب سینما
برای بررسی موردی، به یکی از هنرهای مدرن یعنی سینما میپردازیم. امروزه همه میبینیم که نظام سلطه و استکبار چگونه از قاب سینما برای ترویج اهداف خود استفاده میکند.
رویه سینماگران غربی در مسیری قرار گرفته است که کلیسای غرب نیز در برابر ایشان به صف آرایی پرداخته است و مهر ابطال بر بسیاری از تولیدات این سینما از جمله سری فیلمهای تخیلی "هری پاتر" زده است.
در این بحبوحه، سزاست که مراکز دینی دست به تولید و عرضه آثاری متناسب در این زمینهها بزنند و همانطور که ذکرش در بند قبلی رفت، نهضت کربلا درون مایه مناسبی برای پاسخ به نیازهای بشر امروز است.
تأملی کوتاه در دو اثر شاخص عاشورایی سینما و تلویزیون ایران در این زمینه حسن ختام این نوشتار است که تنها در حد طرح ایده و فرضیهای برای هنرمندان متعهد است که به فضل خدا بتوانند در این عصر تسلط مدرنیته، تولیدات ارزشمند خود را در مقابل تفکر منحط مدرن عرضه کنند.
اولین پرداخت عاشورایی در سینمای ایران به فیلم "سفیر" بر میگردد که با حمایت مالی ارتش جمهوری اسلامی ایران به تولید رسید و رنگ پرده را به خود دید. این فیلم که درباره قیس بن مصهر، سفیر امام حسین(ع) است، اگر چه ضعفهای تحقیقاتی و تاریخی در آن دیده میشود، اما استفاده از المانهای جذابیت روایی و شخصیت پردازی و متن قوی، توانست مخاطبان بسیاری را به خود جذب کند و حتی پس از گذشت سالها نیز هنوز جایگاه خود را حفظ کرده است.
دیگر اثر شاخص سریال "مختارنامه" ساخته داود میرباقری است که به نهضت مختار ثقفی پرداخته است. مختارنامه از حیث ساخت دکور و خلق صحنههای جنگی در تلویزیون ایران اثر شاخصی است. مجموعه تحقیقات صورت گرفته درباره دکور این سریال باعث شده که باورپذیری آن نسبت به سریالهای مشابه بیشتر باشد.(رک: مصاحبه داود میرباقری با همشهری 24)
دیدگاه شما