امروز عرشیان در سوگ ضامن آهو می گریند و زمینیان داغدار کوچ هشتمین پیشوای شیعیان جهان، امام رضا(ع) هستند؛ امام همامی که شهر توس در روز شهادتش به حرمت وجود پرگوهرش نقاره می زند و شیعیان با چشمانی گریان به حرم امن ایشان روانه می شوند.
امام رضا(ع) هشتمین امام معصوم (ع) در 11 ذی القعده 148 هجری قمری در مدینه دیده به جهان گشود، ایشان فرزند امام موسی بن جعفر(ع) و نجمه خاتون بود. القاب آن امام همام صابر، زکی، ولی، فاضل، وفی، صدیق، رضی، سراج الله، نورالهدی، قره عین المؤمنین و مکیده الملحدین است و ابوالحسن، ابوالحسن ثانی و ابوعلی کنیه ایشان به شمار می رود. رضا مشهورترین لقب هشتمین امام شیعیان است.
امام هشتم(ع) در کودکی از دریای بیکران دانش و علم پدر بزرگوارشان سیراب و با علوم و معارف زمان خویش آشنا شدند. ایشان همواره امام موسی بن جعفر(ع) پدر بزرگوارشان را در سختی ها و اجرای رسالت سنگین ولایت یاری می کردند.
امام رضا(ع) پس از شهادت پدر، عهده دار امامت شیعیان شدند و 20 سال با روشنگری و راهنمایی مسلمانان، چراغ هدایت اسلام راستین را روشن نگاه داشتند. دوره ی امامت ایشان با خلافت هارون الرشید، امین و مامون از خلفای عباسی همراه بود.
دوره خلافت هارون الرشید برای شیعیان بسیار سخت و طاقت فرسا بود، وی برای به شهادت رساندن امام رضا(ع) تمام تلاش خود را بکار بست، اما هیچ گاه موفق به این امر نشد.
خلافت امین با مرگ هارون الرشید آغاز شد؛ او که فردی فاسد و بی کفایت بود، نتوانست بر اوضاع سیاسی کشور مسلط شود. مامون برادر امین برای به دست آوردن حاکمیت، وی را به قتل رساند و بر تخت خلافت تکیه زد.
مامون که امام رضا(ع) و علویان را تهدیدی بزرگ در برابر حکومت خویش می دید، با همفکری مشاور خود ˈفضل بن سهلˈ تلاش کرد تا از موقعیت امام(ع) برای استحکام پایه های قدرت خود و آرام کردن اوضاع سیاسی و اجتماعی کشور استفاده کند.
او برای نیل به این هدف پیشنهاد خلافت و جانشینی را به امام رضا(ع) داد تا بدین وسیله حکومتش از مشروعیت کافی نزد شیعیان برخوردار شود.
مامون در این اندیشه بود که اگر امام خلافت را نپذیرد، ایشان را ولیعهد کند تا خلافت و حکومت او در میان مردم و شیعیان قابل توجیه باشد و اعتراض هایی که به بهانه غصب خلافت و ستم عباسیان صورت می گرفت. دلیل و توجیه خود را از دست بدهد.
مامون برای اجرای نقشه های خویش، ماموران خویش را به مدینه، نزد امام رضا(ع) فرستاد تا ایشان را به اجبار به خراسان آورند. هنگامی که امام(ع) به مرو وارد شد، مورد استقبال مردم آن دیار قرار گرفت.
پس از ورود ایشان به این شهر، مامون در مجلس استقبال، پیشنهاد ولایت عهدی را به امام رضا(ع) داد، اما هشتمین پیشوای شیعیان نپذیرفتند.
امام در گفت و گویی که با مامون درباره ولایت عهدی داشتند، فرمودند:ˈ همانا ولایت عهدی هیچ امتیازی را بر من نیفزود. هنگامی که من در مدینه بودم فرمان من در شرق و غرب نافذ بود و اگر از کوچه های شهر مدینه عبور می کردم، عزیرتر از من کسی نبود. مردم پیوسته حاجاتشان را نزد من می آوردند و کسی نبود که بتوانم نیاز او ر ا برآورده سازم، مگر اینکه این کار را انجام می دادم و مردم به چشم عزیز و بزرگ خویش، به من می نگریستندˈ.
مامون با هدف خدشه دار کردن چهره امام(ع) جلسه های گفت و گو و مناظره میان وی و دانشمندان علوم گوناگون سراسر جهان ترتیب داد، اما چون دانش و معرفت امام رضا(ع) منشا الهی داشت، همواره پیروز این مناظره ها امام(ع) بودند.
مامون که خود را در برابر عظمت و حقانیت هشتمین نگین تابناک امامت ناچیز می دید سرانجام تصمیم گرفت تا ایشان را به قتل برساند.
وی سرانجام در سی ام صفر 203 هجری قمری نقشه شوم خود را اجرا و بدین ترتیب شمس الشموس امام رضا(ع) را مسموم کرد و به شهادت رساند.
آرامگاه ضامن آهو در مشهد مقدس، همه ساله میزبان میلیون ها عاشق و دوستدار اهل بیت است تا در حرم امن امام شان روح و روانشان آرام گیرد.
در سالروز شهادت امام رافت و مهربانی بر سخنان پربار ایشان گذری کوتاه داریم:
** پنهان کننده کار نیک ( پاداشش ) برابر هفتاد حسنه است و آشکار کننده کار بد سرافکنده است و پنهان کننده کار بد آمرزیده است .
** دوست هرکس عقل او و دشمنش جهل اوست .
** ایمان یک درجه بالاتر از اسلام است و تقوا یک درجه بالاتر از ایمان است و به فرزند آدم چیزی بالاتر از یقین داده نشده است .
** کسی دست کسی را نمی بوسد، زیرا بوسیدن دست او مانند نماز خواندن برای او{غیر خدا} است .
** بعد از انجام واجبات ، کاری بهتر از ایجاد خوشحالی برای مؤمن ، نزدخداوند بزرگ نیست .
** کمک تو به ناتوان بهتر از صدقه دادن است .
با الهام از: سایت شهید آوینی
کتاب تحف العقول
دیدگاه شما