مجله تخت گاز: سمند یا همان اولین خودروی ملی ایرانیان، از سال 1381 پا به بازار خودرو گذاشت. در آن زمان با اینکه این خودرو چه در زمینه طراحی و چه در زمینه فنی، خودرویی قدیمی به شمار میآمد، اما هنوز آنقدر کهنه نشده بود که توانایی عرضاندام در بازارهای گوناگون را نداشته باشد و قادر به رقابت با خودروهایی چون هیوندای النترا یا همان آوانته خودمان و کیا سفیا و اسپکترا مدل 2002 بود.
اما برخلاف خودروهای دیگر که تقریباً هر 2 یا 3 سال یکبار تغییر چهره کاملی دارند، گذشت زمان هیچ تأثیر چشمگیر و شگرفی بر سمند نگذاشت و این محصول ایران خودرو مانند قالی ایرانی در گذر زمان بکر و دست نخورده باقی ماند و دست نخورده ماندن در دنیای خودرو چیزی جز سقوط بازار فروش و عقبماندگی از رقبا را به همراه نخواهد داشت.
البته این امر با توجه به بازاری کاملاً انحصاری که در ایران در اختیار دو خودروساز بزرگ داخلی قرار دارد چندان نکته قابل توجهی برای ایران خودرو نبود. اما حضور روزافزون خودروهای به روز با چهرههایی که هر سال جذابتر میشدند و نیز فعالیت این خودروساز در بازارهای بینالمللی، ایرانخودرو را برآن داشت تا چهرههای جدیدی از سمند طراحی کرده و روانه بازار کند.
همانطور که در تاریخچه سمند ذکر شده است، خودروی سمند دارای چهرهای دوگانه است که قسمت جلو آن برگرفته از طراحیهای آلمانی و قسمت عقب آن مربوط به جنوب شرق آسیا است. در اولین ارتقاء چهره که برای سمند اتفاق افتاد، سعی طراحان ایران خودرو آن بود که تمامی فاکتورها به سمت طرحیهای آلمانی و خودروهای قدیمیتر بنز، بامو و گروه فولکس واگن برود که حاصل چیزی نبود جز سمند سورن.
سمند سورن برای مدت کوتاهی توانست تا حدود بسیار کمیخلأ وجود چهره جدید برای خودروی ملی را پرکند. اما این تغییر چهره خیلی سادهتر از آن بود که بتواند برای زمان زیادی به عنوان یک چهره جدید شناخته شود و خیلی زود در کنار دیگر اعضای خانواده سمند به عنوان یکی از تکراریترین چهرههای خیابانهای ایران قرار گرفت. به همین دلیل کارخانه ایرانخودرو بر آن شد تا چهرهای دیگر و جدیدتر از سمند ارائه دهد. لذا این بار نژاد آلمانیِ سمند را رها کرده و به سراغ خوی سامورایی این طرح کهنه برزیلی رفت تا با تلفیق آن با دیگر طرحهای ژاپنی و کرهای چهرهای جدید و متفاوت از سمند را معرفی کند.
برای این مهم در بخشهای مختلف طرحهای گوناگونی انتخاب شد تا کپی بودن طرح در همان دید اول ذوق بیننده را کور نکند. به همین دلیل خودروهای هوندا آکورد نسل 8، میتسوبیشی لنسر، دوو لاسِتی و هیوندای سوناتا در قسمتهای مختلف مد نظر قرار گرفتند تا خودرویی حاصل شود که امروزه در بروشورهای فروش ایران خودرو « دنا » نامیده میشود.
طراحی ظاهری
بیشترین مانوری که تاکنون ایران خودرو روی پروژه NX7 خود که همان دنا است داده، در طراحی ظاهری آن است و مباحث دیگر مانند طراحی داخلی یا مشخصات فنی فقط در حد ادعاهای این خودروساز باقی مانده و معلوم نیست تا چه حد در زمان حضور دنا در بازار به حقیقت بپیوندند. در واقع تنها بخش خودروی دنا که تا کنون بارها در محافل گوناگون خودرویی رونمایی شده است، طراحی ظاهری آن بوده و حتی مدلهایی که برای نمایش استفاده شدهاند هیچکدام از داشبورد و کنسول داخلی جدید بهره نمیبردند.
اما دنا در طراحی ظاهری به اندازهای متفاوت و چشم گیر بود که موفق شد ذهن دوستداران خودرو را به دنبال خود بکشاند و آنها را به گرفتن اطلاعات بیشتر از این خودرو ترغیب کند. طرح دماغه این سمند شرقی، در واقع از دو خودروی مختلف برداشته شده است. خودروی اول از نسل جدید محصولات میتسوبیشی است، خودرویی که زمانی قسمت عقب سمند از روی اجداد آن طراحی شده بود، اما این بار طراحی قسمت جلوپنجره دنا از این خودرو برگرفته شده است.
اما دیگر بخشهای طرح دماغه دنا که البته از نقاط قوت این خودروست، از خودرویی به نام دوو لاستی کپی برداری شده است، و از آنجایی که دوو لاستی نیز خودرویی با دو رگه کرهای و آمریکایی است، لذا استفاده از طرح چراغها، درب موتور و نوک گلگیرهای این خودرو حس و حالی از خودروهای آمریکایی نیز به دنا داده است.
در نمای جلو، دنا با وجود کپی بودن، به واقع چهره جذاب و تهاجمی و روزآمدی دارد. چراغهای جلو کاملاً بزرگ و پیشرفته طراحی شدهاند و از بخشهای مختلفی تشکیل میشوند. این چراغها در کنار جلوپنجره دهانگشاد و خشن کپی شده از میتسوبیشی، چهرهای بسیار جسور و مبارز به دنا داده است به گونهای که انتظار میرود با خودرویی پرقدرت و جنگنده روبهرو باشید.
از جمله نکاتی که در نمای جلو به وضوح به چشم میخورد طویلتر شدن درب موتور خودرو نسبت به سمند معمولی است که این امر به همراه قوس رو به پایین نوک گلگیرهای جلو، در بیننده حسی مشابه خودروهای امریکایی القا میکند.
سپر جلو نیز در نوع خود طراحی زیبایی داشته و هیچ شباهتی به طراحی قدیمی و تکراری سپر سمند معمولی (X7) ندارد. این سپر از دو بخش برآمدهتر در دوگوش خودرو تشکیل شده است. بخش میانی سپر یعنی فضای مربوط به جلو پنجره زیبا و تهاجمی آن و محفظه مربوط به پلاک کمیگودتر است که به جرأت میتوان گفت با طراحی بیشتر خودروهای روز دنیا متفاوت است. البته باید دید این سبک متفاوت در طراحی از منظر سازگاری با اصول طراحی آیرودینامیک چه نمرهای دریافت خواهد کرد.
در نمای جانبی، بخش اعظم خودرو همان سمند است، اما گلگیرهای جلو و عقب تقریباً از وسطشان به بعد تغییری کلی به خود دیدهاند تا دماغه و نمای عقب جدید دنا را پدیدار سازند، اما در نمای جانبی عدم تناسب این دو بخش به وضوح به چشم میخورد، چراکه هیچ اِلِمان یکپارچه و همگونی در این دو طراحی وجود ندارد و البته مسلم است که علت اصلی این نکته از آنجا نشأت میگیرد که این دو بخش از خودروهای متفاوت کپی برداری شدهاند.
نکته دیگری که در نمای کنار کاملاً جلب توجه میکند، فاصله بسیار زیاد بین محور جلو و نوک تاج سپر خودرو است، این نکته در دنیای امروز خودرو که تمام طراحان سعی دارند اختلاف فاصله دو محور را از طول خودرو به حداقل برسانند یعنی محورها در نزدیکترین نقطه به نوک و انتهای خودرو قرار گیرند، چندان جالب به نظر نمیرسد و جای بسی تأمل دارد. چراکه این فاصله زیاد موجب عدم دقت مناسب در هدایت و هندلینگ خودرو بهخصوص در ترافیک شهری میشود. این نکته را میتوانید به وضوح در خودروهایی مانند پورشه کاین و پانامرا ببینید. با توجه به این اشکال و نیز مشکلاتی که تمام مدلهای سمند در مورد طراحی اتاق و نبود دید کافی داشته و دارند، لذا بدون شک اولین نکتهای که مالکان دنا را به اعتراض وا خواهد داشت، عدم تسلط کافی بر این خودرو خواهد بود.
از جمله نکات منفی دیگر، حضور همان رینگهای 15 اینچی معمول سمند برای این خودرو است که چندان متناسب به نظر نمیرسند، لذا بهتر است خود کارخانه پیشدستی کرده تغییرات مناسبی در بخش چرخ و محور ایجاد کند تا این خودرو از رینگهایی برای مثال با ابعاد 16R55/225 بهره گیرد.
در نمای عقب نیز دنا ترکیبی از دو خودروی شرقی را نشان میدهد؛ یکی ژاپنی و دیگری کرهای. البته هر دو مربوط به نسل قبل و خارج شده از خط تولید هستند. نمای عقب دنا بر پایه طراحی نمای عقب هوندا آکورد نسل هشتم طراحی شده، البته این طراحی که مربوط به یک خودروی با ابعاد تویوتا کمری است، با طراحی عقب خودروی کوچک و آشنایی به نام کیا ریو نسل اول ترکیب شده تا طرحی ایجاد شود که برای بیننده ایرانی کاملاً آشنا و در عین حال متفاوت به نظر میرسد!
از جمله نکات قابل تأمل در مورد دنا، عدم وجود کوچکترین تناسبی بین طراحی جلو و عقب خودروست، هرچه جلوی خودرو تهاجمی، خشن و پویاست، در طراحی عقب آن خطوط قوسی، غیر حجیم و آرام حکم فرمایی میکنند. به طوری که گویا دماغه یک سدان پرقدرت اسپرت را به یک خودروی کلاس C کوچک متصل کردهاند.
طراحی داخلی
در مورد طرح داخلی خودروی دنا، هرچه هست ایده است و اِتود و گمانه زنی. هنوز هیچ قطعه ساخته و نهایی شدهای به نمایش در نیامده. اما آنچه از طرحها و اتودهای منتشر شده بر میآید، بیشترین اتفاقات در بخش داشبورد و غربیلک فرمان رخ داده است. این بخش نیز گویا در طراحی از دو خودروی متفاوت کپیبرداری شده است که البته اینبار هردو کرهای هستند.
در طراحی داشبورد دنا، آنچه بیشتر از همه به نظر میرسد، کپی برداری داشبورد، کنسول میانی و دریچههای هوا از خودروی هیوندای سوناتا وای اف (سوناتا نسل ششم) است که البته باید گفت انتخاب بسیار خوبی بوده چراکه طراحی داشبورد و کنسول از نقاط قوت هیوندای سوناتا وای اف است. در ضمن این طراحی با طرح دماغه و پیشانی خودرو تناسب خوبی دارد. غربیلک نیز از خودروی دوو لاستی آمده است که طرحی زیبا و متناسب و در عین حال خوش دست و به دور از شلوغی و آشفتگی دارد.
مشخصات فنی
از دیگر نکات مبهم در مورد پروژه NX7 یا همان دنا، بخش فنی آن است. آنچه در خروجی خبرگزاریهای منسوب به ایران خودرو درباره مشخصات فنی این خودرو ذکر شده، آن است که دنا با دو پیشرانه مختلف قابل سفارش خواهد بود. پیشرانه اول موتور EF7 یا همان نسل اول موتور ملی است. EF7 موتوری است با ظرفیت 1648 سیسی و پایه گاز سوز که طبق ادعای ایران خودرو توانایی تولید 105 اسب بخار قدرت با گاز و 110 اسب بخار با بنزین را دارا است. این موتور که در حال حاضر روی انواع سمند، پارس و رانا قابل سفارش است، در بازار به موتوری نه چندان پرتوان و در عین حال کم مصرف و کم استهلاک اما به شدت پرهزینه و با تعمیرات و نگهداری دشوار مشهور است.
موتور دیگری که برای دنا در نظر گرفته شده و به احتمال زیاد اولین سری دنا با این موتور به بازار خواهد آمد، موتوری است کاملاً جدید که در واقع همان EF7 اما مجهز به توربو شارژر است. این موتور که فعلاً EF7Turbo نام گرفته، میتواند با سوخت بنزین و گاز، در دور موتور 5500، 150 اسببخار را به تولید برساند در ضمن گشتاور 215 نیوتنمتری آن در دورهای 2200 تا 4800، نوید خودرویی بسیار چالاک و پرشتاب را میدهد.
طبق یک قرارداد بین ایرانخودرو و F.E.V GmbH (FEV Motorentechnik) برای آموزش متخصصان ایرانی ابتدا موتور EF7 با نظارت ایرانیها توسط گروه آلمانی تولید میشود، سپس موتور EF7Turbo به عنوان محصولی مشترک طراحی و ساخته میشود و در نهایت موتور EF4 با ظرفیت 1400 سیسی با نظارت گروه آلمانی و توسط ایرانیها برای خودروهای کوچکتر ایرانخودرو تولید خواهد شد.
لذا برخلاف موتور EF7 آلمانی، این موتور دوم که محصول مشترک ایرانیها و آلمانیهاست هنوز در بازار رونمایی نشده است و مشخص نیست که رویکرد مصرف کنندگان نسبت به آن چگونه خواهد بود. نکته دیگر اینکه با توجه به نیمه ایرانی بودن این موتور، معلوم نیست باید منتظر یک موتور توربو شارژردارِ پرقدرت و باکیفیت اما با هزینه تعمیرات و نگهداری کم باشیم و یا اینکه موتوری با خطاها و اشکلات رفع نشدنی فراوان و هزینههای سرسامآور پا به عرصه خواهد گذاشت.
از لحاظ امکانات و تجهیزات، آنچه ایران خودرو در مورد دنا ادعا کرده اگر عملی شود، دنا را به واقع باید مجهزترین خودروی داخلی دانست. وجود ایربگهای جلو و جانبی، ترمز اِیبیاس با بوستر امبیای و سامانهEBD (توزیع الکترونیکی نیروی ترمز)، میل فرمان جمع شونده حین تصادف، سیستم تهویه اتوماتیک، فرمان الکترونیک، سیستم کمک پارک عقب، مانیتور چند رسانهای با کنترل از روی فرمان، شیشههای رنگی سولار، برخورداری از سیستم مالتی پلکس و امکان تجهیز به سامانه ناوبری ماهوارهای (جیپیاس) از جمله مواردی است که علاوه بر تجهیزات دیگر انواع سمند بر روی دنا وجود خواهد داشت.
جمع بندی
در مجموع باید دنا را به نسبت خودروهای تولید داخل در حال حاضر، خودرویی به روز و با امکانات مناسب دانست، اما اصرار ایرانخودرو در استفاده از همان اتاق قدیمی و پر اشکال سمند جای بسی تأمل دارد. شاید اگر بهجای برخی از این تغییرات که بهنوعی به زور روی اتاق سمند سوار شدهاند، سعی در تغییر کلی و بنیادی در این اتاق انجام میگرفت نتیجهای امیدوار کنندهتر و آینده نگرانهتر حاصل میشد؛ چراکه دنا نیز همچنان همان اشکالات بزرگ طراحی که در سمند وجود داشت را با خود همراه دارد و چه بسا با طویلتر شدن خودرو این مشکلات بیش از پیش خودنمایی کنند.
اما با این وجود دنا نمایانگر آن است که ایرانخودرو هنوز به فکر تغییر و ارتقا خودروهای خود است که این موضوع در نوع خود نکتهای بسیار خوشحال کننده خواهد بود و میتوان امیدوار بود که در آیندهای نزدیک خودروهایی از تولیدکنندگان داخلی ببینیم که حداقل بتوان آنها را در رنکینگ بازار خودرو جای داد. به هر روی علاقهمندان به عالم چهارچرخههای پر زرق و برق، با اشتیاق زیاد در انتظار حضور این جلد جدید برای پلتفرم پژو 405 در بازار هستند.
دیدگاه شما