علی الله سلیمی: کتاب «حقالمبین؛ در اثبات مهدویت و ابطال فرقه ضاله بهائیت»، اثر حضرت آیت الله العظمی شیخ احمد شاهرودی خراسانی(م 1350 ق)، از علمای مشروطیت با مقدمه، تصحیح و تحقیق حجت الاسلام و المسلیمن محمد حسن قدردان قراملکی عضو گروه احیاء آثار پژوهشکده باقرالعلوم(ع) و نظارت حجت الاسلام و المسلیمن سید هادی صالحی، کاری از پژوهشکده باقر العلوم (ع) سازمان تبلیغات اسلامی است که به تازگی توسط انتشارات امیرکبیر در تهران چاپ و منتشر شده است.
کتاب حقالمبین از جمله گستردهترین و عمیق ترین کتب نقد فرقه منحرفه «بابیت» و «بهائیت» و شاید مبسوط ترین آنها باشد که توسط حضرت آیت الله شیخ احمد شاهرودی خراسانی در سال 1334 ق به رشته تحریر در آمده است. درباره انگیزههای تالیف این کتاب گفته شده که مهم ترین دغدغه مولف، تبیین آموزه های دینی و نقد شبهات مختلف متوجه دین بوده است. در عصر مولف شبهات مختلفی از جانب مخالفان متوجه آیین مقدس اسلام می شد که عمده ترین آنها بر سه محور و به تعبیری در سه ضلع مطرح می شد؛ ضلع اول شبهه از آن بعضی به اصطلاح روشنفکران بود که می کوشیدند نشان دهند اسلام آیین فردی و اخروی است و قوانینی درباره سعادت دنیوی بشر ندارد و یا حداکثر با گذشت چهارده سده و رشد و نمو علم و تجدید و به تعبیر امروزه«مدرنیسم»، اعتبار آنها سپری شده است. نویسنده برای پاسخ این شبهات، کتاب «مدینة الاسلام روح التمدن» را نوشت.
شبهه دیگر از سوی یهودیان و مسیحیان مطرح می شد، چنان که کشیشی به نام «تیزدال» کتابی نوشت که در صدد اثبات اقتباس اسلام از یهودیت و مسیحیت بود. نویسنده در صدور پاسخ به شبهه بر آمد و برای این منظور کتاب «ازالة الاوهام» را در نقد کتاب مزبور نگاشت. ضلع سوم شبهات مخالفان در عصر مولف- که تاکنون نیز به شدت تبلیغ و ترویج می شود- از سوی حزب منحرف بابی و بهائی بوده است.
مولف ابتدا در اثبات نبوت و خاتمیت پیامبر اسلام(ص) و نقد بهائیت کتاب «راهنمای دین» را نوشت. سپس با مشاهده سه کتاب: «ایقان» حسینعلی نوری، «الفرائد» از ابوالفضل گلپایگانی و کتاب«دلائل العرفان» حیدرعلی اصفهانی- که به تبلیغ و اثبات فقه منحرفه بهائیت آن هم با تمسک به قرآن کریم و روایات پرداخته بودند- تصمیم می گیرد با نوشتن کتاب مستقل و جامعی، سستی کتب مزبور را نشان دهد، از این رو کتاب«حق المبین»را در تاریخ 1334 ق به رشته تحریر در آورد.
کتاب حقالمبین در سال 1334 ق به خط مرحوم جمال الدین بن ابوطالب اصفهانی- ملقب به سلطان الکتاب- و به همت و مباشرت مرحوم محمدحسین تاجر کتابفروش طهرانی در مطبعه مشهدی خداداد تهران، در 554 صفحه سنگی چاپ و منتشر شد.
البته «خانبابا مشار» گزارش دو چاپ این اثر را داده است، اما با توجه به تاریخ چاپ اولی که او ضبط کرده و سال 1333 ق است و تاریخ اتمام کتاب توسط مولف و کاتب که هر دو 1334 ق است، احتمالا اشتباه که بوده و چاپ دومی در کار نیست. مشار همچنین ناشر چاپ دوم را شیخ احمد شیرازی نوشته است.
سرفصلهای کتاب حق المبین از یک مقدمه (فاتحة الکتاب، مشتمل بر پنج نمایش و بخش)، سه مقاله و یک خاتمه ترکیب یافته است.
در نمایش اول از زمان غیبت و فتنه ها و امتحانات آن، در نمایش دوم از تکلیف در عصر غیبت، در نمایش سوم درباره راه های شناخت مهدی موعود(عج)، در نمایش چهارم از وصایای امامان درباره مهدی موعود(عج) و عصر غیبت، و در نمایش پنجم از مسأله نقلی بودن ظهور مهدی موعود(عج) بحث شده است. همچنین مقاله اول به اثبات زنده بودن مهدی موعود(عج) از طریق استناد به 300 فقره اخبار، زیارات و ادعیه پرداخته است.
در مقاله دوم هم تعارض ادعاهای بابیت و بهائیت با اصل خاتمیت تبیین شده و مولف با آیات و روایات مختلف به تقریر و اثبات اصل خاتمیت و نقد شبهات فرقه ضاله پرداخته است. نویسنده در مقاله سوم نخست اصول و عقاید ادعایی فرقه ضاله بابیت و بهائیت(انکار اعجاز، کتاب، استقامت، معجزه، ادعای ظهور و مظهریت الهی، التزام به عدم تحریف تورات و انجیل) را تبیین، آنگاه با ادله متقن عقلی و نقلی به نقد اصول ادعائی پرداخته و آنها را مورد جرح و کالبدشکافی قرار داده است.
خاتمه کتاب بر شش امر: 1. نقد تطبیق ظهور نجمین بر احسائی و رشتی، 2. معارضه با باب و بهاء، 3. اعتقاد اهال سنت به مهدی موعود(عج)، 4. امراض مزمنه بابیان، 5. ادله بابیه و مبانی فاسد آن، 6. نصیحت مرتدان، مشتمل است.
درباره رویکرد مولف هم می توان به این مسئله اشاره کرد که مرحوم آیت الله شاهرودی از جهت روش مطالعاتی، اندیشور و محققی جامع است که در علوم مختلف چون تفسیر، فقه، اصول، حدیث، تاریخ، فلسفه، عرفان و ادبیات صاحب نظر و دیدگاه است و در تحقیق و پژوهش خصوصا در این کتاب از علوم مذکور نهایت استفاده را کرده و می توان مدعی شد که علت یا یکی از علل عمق پژوهش ایشان، تخصص در علوم مزبور بوده است.
وی بر خلاف برخی محققان، از علوم عقلی مثل فلسفه و عرفان در اثبات مدعای خود یا نقد فرضیه رقیب استفاده کرده، لذا از آنجا که در کتب فرقه ضاله گاه به گفته های فلاسفه، عرفا و صوفیان استناد شده در صفحات متعدد خواننده را به آثار محی الدین عربی مانند فتوحات، فصوص و شرح آن، آثار صدرا چون اسفار و آثار فیض کاشانی نظیر: عین الیقین، حق الیقین والکلمات المکنونة ارجاع می دهد و حتی از محی الدین در کتاب به عنوان«عارف کامل»، «رأس اجلاء العارفین»و «مشایخ طریقت» یاد می کند.
در عین حال وی عارفان و صوفیانی که اوهامی افراطی- هر چند دو پهلو- مانند ادعای وحدت وجود و موجود مطرح کرده اند را بر نمی تابد، چنانکه از حلاج، به«زندقه»یاد می کند و به نکوهش کلام«أنا سبحانی» بایزید بسطانی می پردازد، چرا که نظریه آنان در وحدت وجود و اعتباری و واهی انگاری تمام کثرات وجودی، با محذورهای عقلی و نقلی مواجه می شود.
وی همچنین با احاطه ای که بر عرفان دارد، به نقد متقن و جامع بنیان فرقه منحرف بابیت و بهائیت در توصیف ادعای علی محمد شیرازی و حسینعلی نوری بر مظهریت الهی و وحدت مظاهر می پردازد.
نکته قابل تأمل دیگر راجع به ایشان، ژرف نگری، فهم دقیق و تیزبینی خاصی است که در کشف مغالطات و سفسطه ها- که از شگردهای شایع طرف است- به کار می برد. توجه به این مطلب بر اهل تحقیق ونظر مخفی نیست که ممکن است دانشمندی به درجه ای شگرف از جامعیت و تسلط بر علوم مختلف دست یابد، اما تیزبینی، عمق نگرش، ذکاوت و توان مناظره استعدادهای خاصی هستند که اگر عالمی دارای جامعیت علمی بوده و از آن استعدادها نیز بهره مند باشد، موفقیتش چند برابر خواهد شد.
قبل از مباحث اصلی کتاب، در بخش پیشگفتار، اطلاعات کلی از چگونگی پیدایش فرقه ضاله بابیت و بهائیت توسط محقق اثر به خوانندگان کتاب ارائه شده که کمک شایانی به درک مباحث عمیق و علمی کتاب به مخاطبان اعم از محققان و پژوهشگران و خوانندگان عادی می کند. در ابتدای این پیشگفتار آمده است:«شیعیان ایران در سده های پیشین عمدتا به دو طیف فکری«صوفیان» و «متشرعان» تقسیم می شدند. «مشترعان»شریعت و فقه محور بوده و پیوسته در مسائلی چون تصوف، طریقت، عرفان، عمل به شریعت و چگونگی آن با صوفیان اختلاف نظر داشته اند. با ظهور شاه عباس، شیعیان متشرعه و به تعبیری مرجعیت فقهی و دینی رسمیت یافت و صوفیان رو به ضعف نهاد. بعد از انقراض سلسله صفویان در قرن 12 ق، میان فقهای شیعه درباره چگونگی استباط احکام دینی و فقهی اختلافاتی به وجود آمد که رهاورد آن پایایی مکتب اصولی و اخباری است...»(ص 49)
متن اصلی کتاب، نثر ویژه خود را دارد که تا حدودی با نثر زبان فارسی امروزی متفاوت است. این نثر برای مخاطب امروزی یادآور نثر ویژه متون کهن فارسی است که پیش از این آثار متعددی با این نثر تالیف و منتشر شده است. برای آشنایی با نثر کتاب، شروع نمایش اول: زمان غیبت زمان فتنه و امتحان را با هم مرور می کنیم: اما نماش اول از فاتحه کتابف پس در بیان آن که ازمنه غیبتی که به ضرورت اخبار متواتره از برای مهدی موعود(عج) ثابت گردیده و صد خبر معتبر دال بر آن در مقاله ثانیه خواهد آمد، زمان فتنه و امتحان است که به واظطه طول مدت غیبت دوازدهمی حجة بن الحسن(ع) چنانچه در غالب اخبار و همین لسان وارد شده، شکوک و ریب پیدا می شود و حالت یأس و قنوط حاصل می گردد. مفتریان و کاذبان و رایات مشتبهه بسیار بلند می شوند و فتنه و ضلالت و ارتداد حاصل می شود. و این که تا مأیوسی و تا تمیز و تمحص و تغربل و سرگردانی و حیرانی و گم کردن چراگاه و شکسته شدن و به رجوع و ارتداد اکثر و تا ظهور شقاوت اشقیاء و تا حصول مرتبه تزیل حاصل نگردد، این امر ظاهر نخواهد شد. بیان تحذیر و نصیحت پدران و آگاه کردن پدران از فتن این زمان.» ( ص 71)
بخش پایانی کتاب، قسمت منابع و مآخذ آن است که در آن به 269 منبع و مآخذ با ذکر مشخصات کامل اشاره شده است.
چاپ اول (1392) کتاب حقالمبین؛ در اثبات مهدویت و ابطال فرقه ضاله بهائیت، اثر حضرت آیت الله العظمی شیخ احمد شاهرودی خراسانی(م 1350 ق)، با مقدمه، تصحیح و تحقیق حجت الاسلام و المسلیمن دکتر محمد حسن قدردان قراملکی در 1143 صفحه با شمارگان 500 نسخه و قیمت 50000 تومان از سوی موسسه انتشارات امیر کبیر چاپ و منتشر شده است.
دیدگاه شما