آخرین اخبار

21. آبان 1392 - 8:46   |   کد مطلب: 4709
خود را حاج «حسين شريفي» معرفي مي‌کند. از آن قديمي‌هاي همدان است؛ مي‌گويد:«سال 1319 در کوي جولان به دنيا آمدم. شجره خانوادگي‌ام مي‌گويد که آبا و اجدادم هم ساکن همين شهر بوده‌اند. از بچگي عشق به حسين در دلم دميده شد.» خود را از پيرغلامان اباعبدا... مي‌داند و هدفي جز خدمت به عزاداران آن حضرت ندارد. او که مسؤول انجمن يادآوران عاشورا هم هست و سمت رياست هيأت‌هاي عزاداري استان را در آخرين دور انتخابات نيز به دست آورده، حرف‌هاي جالبي درباره برخي آيين عزاداري محرم استان دارد.

 

فعاليت 125 ساله سقاها در «بيت‌العباس جولان»
حزن و سادگي ويژگي اصلي عزاداري سقايي در همدان
روشنک محمدي

خود را حاج «حسين شريفي» معرفي مي‌کند. از آن قديمي‌هاي همدان است؛ مي‌گويد:«سال 1319 در کوي جولان به دنيا آمدم. شجره خانوادگي‌ام مي‌گويد که آبا و اجدادم هم ساکن همين شهر بوده‌اند. از بچگي عشق به حسين در دلم دميده شد.» خود را از پيرغلامان اباعبدا... مي‌داند و هدفي جز خدمت به عزاداران آن حضرت ندارد. او که مسؤول انجمن يادآوران عاشورا هم هست و سمت رياست هيأت‌هاي عزاداري استان را در آخرين دور انتخابات نيز به دست آورده، حرف‌هاي جالبي درباره برخي آيين عزاداري محرم استان دارد.
اجازه سينه‌زني نداشتم
«آن قديم‌ها هر کسي اجازه سينه زني نداشت. من از حدود 6 سالگي وارد هيأت شدم اما بايد نگاه مي‌کردم و پدرم به من اجازه نمي‌داد وارد مراسم شوم. بايد مي‌ايستاديم و نگاه مي‌کرديم و ياد مي‌گرفتيم. به دوره کودکي که رسيدم کم کم اجازه يافتم که وارد مراسم شوم.» شريفي معتقد است اين رفتار باعث مي‌شد شور و عشق حضور دراين مراسم بيشتر در دل بچه‌ها ايجاد شود؛ عشقي که با وجود گذشت هفتاد سال از آن هر روز پر نورتر مي‌شود.
مراسم عزاداري حين خدمت سربازي
يادش مي‌آيد که همه سال‌هاي بعد از شش سالگي را در هيأت‌هاي عزاداري به عشق مولايش گذرانده است، درباره عزاداري روزهايي که راهي خدمت سربازي شده است مي‌گويد: «خيلي جوان بودم و خدمت سربازي دوسال طول مي‌کشيد. يادم مي‌آيد حتي در آن دوران هم در پستم عزاداري کردم. آن زمان افسري به نام پيروزنيا مسؤول ما بود و اجازه عزاداري را مي‌داد. خدا را شکر که حتي در آن زمان هم از عزاداري محروم نشدم و مي‌توانم ادعا کنم بعد از دوران کودکي تمام سال‌هاي عمرم را در خدمت اهل بيت بوده‌ام.
شروع فعاليت انجمن يادآوران عاشورا
اين پيرغلام هيأت‌هاي عزاداري که مسؤول انجمن يادآوران عاشورا نيز هست، داستان جالبي درباره نحوه شکلي‌گيري اين انجمن دارد و درباره آن توضيح مي‌‌دهد: در بحبوحه سال‌هاي 42 بود. در سال‌هايي که اعتراض‌ها به شاه و فعاليت‌هايش بيشتر مي‌شد. در همين زمان بود که با سياست‌هاي دولت وقت سخت‌گيري به روحانيان زيادتر شد و حتي برگزاري مراسم مذهبي هم ممنوع شد در آن زمان وظيفه حفظ امنيت به عهده شهرباني بود.
رئيس شهرباني آن زمان توهيني به سرپرست‌هاي هيأت‌هاي مذهبي کرد، مسؤولان نيز دور هم جمع شدند تا حساب اين فرد را کف دستش بگذارند. يک هفته بعد موفق شدند وي را از سمتش عزل و از همدان اخراج کنند. نشست‌هايي که براي سرکوب اين سرهنگ ارتشي برگزار مي‌شد پايه‌هاي تشکيل انجمن را گذاشت. کم کم انجمن شکل گرفت و از آن سال تا امروز نيز به فعاليت خود ادامه داده است.»
سقايي، مراسم خاص همداني‌ها
در همدان نيز مانند ساير استان‌هاي کشور عزاداري محرم به شكل بومي و خاص آن برگزار مي‌شود. يکي از آنها مراسمي است که آييني ريشه‌دار و در راستاي نمايش رشادت‌هاي شهداي كربلا اجرا مي‌شود. مسؤول انجمن يادآوران عاشورا در اين باره نيز مي‌گويد: «در همدان هيأت‌هايي به نام بيت‌العباس به وفور وجود دارد که هيأت بيت‌العباس جولان از قديمي ترين آنهاست و 125 سال قدمت دارد. بعدها و در دهه اخير هيأت‌هاي زيادي از آن منفک شدند و اسم‌هايي مانند سقاي باب‌الحوائج، زينبيه سيار، سقاي زينبيه همدان و... را روي خود گذاشتند اما همه آنان رسم سقايي را از همان بيت‌العباس جولان گرته برداري کردند.»
به گفته شريفي مراسم سقايي از اين قرار است که از روز چهارم محرم سقاهاي عضو اين گروه لباس‌هاي مخصوص خود را به تن و از عزاداران حسيني پذيرايي مي‌کنند. اين افراد لباس مخصوصي دارند. آنان مرداني هستند با لباس‌هايي بلند و سياه رنگ که دستار سياه به سر و کمر مي‌بندند. کشکول آنان نيز سياه است و چرمي را روي دوش خود مي‌اندازند. اين گروه بزرگ سياه پوش هر روز با پاي برهنه از حسينيه‌ها، مساجد و تکايا بازديد و از عزاداران پذيرايي مي‌کنند. ضمن اينکه قبل از پوشيدن لباس نيز آداب خاصي را اجرا مي‌کنند، مثلاً براي پوشيدن هر بخش از لباس خود صلوات مي‌فرستند و ادعيه خاصي مي‌‌خوانند. برخي از اين افراد نيز به يک رسم قديمي به خصوص در روزهاي عاشورا و تاسوعا خود را گل آلود مي‌کنند و گريان و نوحه خوان به سراغ هيأت‌هاي مختلف مي‌روند. در بيشتر موارد اين ممزوجي از تربت کربلاست و ريشه در اعتقادات مذهبي اين افراد دارد.
داستان سيب سرخ در تنگ آب
شريفي که از سال 56 در قالب گروه‌هاي سقايي نيز فعاليت دارد به رسم‌هاي زيبايي از اين مراسم اشاره مي‌کند. رسمي که در آن سقاهاي مسن کشکول به دوش مي‌گيرند و جوانترها جامي را در دست دارند و سيب‌هايي سرخ را در آن جام مي‌گذارند. روز عاشورا کاسه و کشکول پر است از اين سيب‌ها و آنها سهم کساني مي‌شود که در عزاداري نذرشان پذيرفته شده است و حاجت خود را گرفته‌اند. فعاليت سقاها در روز تاسوعا توزيع ماست و نان ميان عزاداران است. آنان روز عاشورا نيز به نيت حضرت علي‌اصغر شير پخش مي‌کنند. سقاهاي سادات در اين مراسم علاوه بر بستن شال سبز به کمر خود، روي چوب سيب‌هايشان نيز پارچه اي سبز مي‌بندند. شريفي ادامه مي‌دهد: در اين ميان نوحه‌اي که سقاها مي‌خوانند سوز خاصي دارد. اين اشعار معمولاً بسيار مخزون و بيانگر واقعه كربلاست كه از سوي شاعران سروده شده است.
شعراي سقاها
شريفي اشعار محزون، آهنگ کلام و نوع مداحه گويي سقاها را عامل جالب توجه بودن اشعار و مرثيه‌هايشان مي‌داند و مي‌گويد: مرحوم صابر همداني و مجد همداني دو شاعري هستند که اشعار فوق العاده اي براي سقاها دارند.
وي به شعري از صابر همداني اشاره مي‌کند که بيانگر سخنان حضرت ابوالفضل با لشکر کفر است و تصريح مي‌کند:‌ زان سبب عباس در ميدان کين. چون مجاهد بود پرچمدار دين / کرد بر آن قوم بي ايمان خطاب.کاي سپاه کفر خو از شيخ و شاب / پيش از آن کز امر حي لا يموت. مرگتان بر لب نهد مهر سکوت / گوش بگشائيد و پندم بشنويد. بلکه از کردار خود نادم شويد / زانکه نبود بر رسول، الا بلاغ. اين بلاغ آمد هدايت را چراغ /
من رسولم از حسين بن علي. بر شما گويم به آواز جلي / آن حسيني کش خداوند مجيد. سيد و فرد و مکرم آفريد / آن حسيني کاين جهان از صدر و ذيل. نيست غير از هستي او را طفيل / آن حسيني را که جبريل امين. مهد جنبان بوده در روي زمين / آنکه گر فرمان دهد يکدم به باد. ميکند بنيادتان چون قوم عاد / آنکه گر خواهد، به يک ايما، ز جان. بر شما گردد فرات آتش فشان / آنکه با قهرش جهان گردد تباه. آنکه با عفوش نمي‌ماند گناه / ذوالکرم شاهنشه دنيا و دين. حجت الله زمان، روي زمين / آنکه بر عالم امام و پيشواست. آنکه در اين دشت، مهمان شماست /
آنکه ميداند شما بيچارگان. خورده ايد از هر جهت گول سران / آنکه را دانيد دلبند بتول. آنکه را خوانيد فرزند رسول / گر به قرآن و محمد قائليد. از چه بر آزار آلش مايليد؟ / حرز جان قرآن صامت مي‌کنيد. تيغ بر قرآن ناطق مي‌زنيد / آيه اي ننموده از قرآن عمل. کرده يکسر گفته شيطان عمل / واي بر احوال آنان کز کجي. بر شما گفتند ما را خارجي / خارجي باشد اگر سبط رسول. پس مسلمان کيست اي قوم جهول؟ / کيست اندر حضرت خير البشر. از حسين بن علي نزديکتر؟ /
از مسلماني، به اسمي قانعيد. از صفاي جان، به جسمي قانعيد / تا يزيد جهل مغرور از شماست. پس حسين عقل هم دور از شماست / حق براي کوفيان و شاميان. خوب، پيش آورد روز امتحان / خوب، دم از کفر و از طغيان زديد. خوب، پشت پاي بر ايمان زديد /
خوب، سر از امر يزدان تافتيد. خوب، تار و پود عصيان بافتيد / خوب، رايات نفاق افراشتيد. خوب، حق را زير پا بگذاشتيد / خوب، با آل علي بستيد عهد. خوب، بربستيد و بشکستيد عهد / خوب، از ما احترامي داشتيد. خوب، مهمان را گرامي داشتيد / در کدامين مذهب آيا ميزبان. بسته راه آب را بر ميهمان / دشمني کردن به فرزند رسول. دشمني با حق بود اي خلق گول /
هر که ز اول کرد با حق دشمني. از حوادث نيست او را ايمني / جز که برگردد به راه توبه زود. بر در عفو خداوند ودود / با وجود اين همه ظلم و ستم. با تمام کينه‌هاي دم‌به‌دم / وقت تا نگذشته در اين کهنه دشت. بر شما باز است راه بازگشت / به که از کردار خود نادم شويد. رو به سوي مظهر حق آوريد / من يقين دارم که شاهنشاه دين. بود از اول رحمة للعالمين
گر شويدش عذر خواه از صدق دل. او نمي‌خواهد شما را منفعل / چون بود او مظهر لطف خدا. مي‌پذيرد توبه شاه و گدا / رحمتش افزونتر است از خشم خلق. او به عالم ننگرد با چشم خلق / در دل او ره ندارد کينه اي. کي گذارد دست رد بر سينه اي؟ / گر چه حرف حق شما را هست مر. عبرتي گيريد از برگشت حر / کان خداوند شجاعت، ز ابتدا. بود مجرم، ليک محرم شد به ما.
وي در پايان متذکر مي‌شود که در اين مراسم هر سال تعداد زيادي از افراد حاجت روا مي‌شوند. اين شکل از عزاداري از طمطراق‌هاي بسياري از مراسم‌هاي امروزي به دور و با سادگي و زيبايي خاصي همراه بوده است.

 

دیدگاه شما

وضع هوای فامنین
عکس ماهواره ای شهرستان فامنین
قیمت روز طلا، سکه و ارز در بازار
پایگاه اطلاع رسانی تامین اجتماعی
فرمانداری فامنین
شهرداری فامنین
کانال تلگرامی آوای فامنین
بازی قیام مختار