بیشتر ما دوست داریم رئیس باشیم و ازاینکه مجبور به اطاعت کردن باشیم نفرت داریم اما رئیس بودن به این راحتیها هم نیست، مگر آنکه خودمان برای خودمان کسب و کاری راه بیندازیم تا به اصطلاح آقای خودمان باشیم و نوکر خودمان. اما برای این راه انداختن این کسب و کار از کجا باید شروع کنیم؛ چارلی چاپلین میگفت: «زمانی که فیلمهایم پخش میشود به چهره تماشاچیان دقت میکنم تا ببینم کجا میخندند و کجا نه. از آن پس که نقاط قوت و ضعفم را متوجه شدم با تمام تلاش آنها را بهتر و اصلاح میکنم. شما هم مانند او باشید. ببینید کجا دانستههایتان دیگران را به وجد میآورد، ببینید در کجا دیگران شما را تحسین میکنند و شما را آگاه، اعجوبه، مطلع و بزرگ میدانند و کجا از آنچه دارید به وجد نمیآیند و تنها از آن رو که دلتان را نشکسته باشند، لبخند سردی میزنند.» شاید برای شروع بد نباشد با این راه تواناییهای خاص خود را بهتر بشناسید و باتوجه به آنها یک برنامهریزی بلندمدت برای راهانداختن کسب و کاری جدید و مختص به خودتان آغاز کنید.
سن مهم نیست
درست است که کسانی مثل زوکربرگ، جابز و ديگر کارآفرینان جوان از سنین بسیار پایین یعنی حدود 20 سالگی کار خود را آغاز کردند ولی بیشتر از آنکه موفقیت خود را مدیون سنشان باشند، مدیون ایدههاي خود هستند؛ ایدههاي بزرگ هم مي تواند به ذهن همه کسانی که درک و شناخت درستی از بازار و نیازهای مشتریان دارند، برسد، بنابراین اگر بیش از 3 دهه از عمرتان میگذرد، نگران نباشید چون بسیاری از کارآفرینان برجسته پس از 30سالگی کارشان را شروع کردهاند، مانند اوان ویلیامز (توئیتر، ۳۵ سالگی) و آریانا هافینگتون (هافینگتون پست، ۵۴ سالگی). یادتان باشد اگر ایده و سودای کارآفرینی دارید، سن نباید مانعی جلوی راه شما قلمداد شود.
کار را از کجا شروع کنید
اگر نمیدانید باید چگونه کار خود را شروع کنید برایتان یک تمرین داریم؛ فهرستی از 5 موضوع، فعالیت، باور، عنصر فرهنگی، بازی، آداب و رسوم و... هر چیزی که کودکی شما همراه با آن گذشته است، تهیه کنید. ممکن است کودکی شما با هر چیزی مثلا غذا عجین بوده باشد، اگر به دنبال ایدهای برای کارآفرینی میگردید احتمالا این فهرست پنجتایی بهترین راهنما برای کسب و کار بعدی شما خواهد بود، چراکه شما یکی از مجموعه ۳ درصد افرادی از ساکنان کره زمین هستید که اطلاعات کافی در آن زمینه خاص دارید و میتوانید در آن حوزه از پیشگامان باشید!
ارتباطات را دستکم نگیرید
یک ایده ممکن است به ذهن خیلیها رسیده باشد اما تنها بعضیها هستند که در عملی کردن آن ایده موفق میشوند، میدانید چرا؟ مهم این است که بعد از راه انداختن شرکت و کسب و کار خودتان بلد باشید چگونه با دیگر جاها ارتباط بگیرید، باید کسب و کارهای نزدیک به خود را شناسایی کنید، برندها را بشناسید و بعد درصدد ایجاد رابطههای همزیستی با آن سازمانها و رسانهها بربیایید. اما تا چه حد این نقش پررنگ و اثرگذار است؟ شما ممکن است بتوانید با ارتباط خوبی که با شرکتهای بزرگ میگیرید به پشتیبانی مالی آنها در نمایشگاههای مختلف شرکت کنید. کسب و کارهای بسیاری وجود داشتهاند که به دلیل عدم بهرهگیری از چنین ارتباطهایی نتوانستهاند رقابت کنند و پیروز از میدان خارج شوند. یک ایده خوب با ارتباطات درست میتواند به یک کسب و کار عالی تبدیل شود اما یک ایده عالی بدون بازارسازی خوب نمیتواند با متوسطترین کسب و کارها نیز رقابت كند.
توصیههایی از ثریا دارابی-مدیر سایت معروف فود اسپاتینگ (Foodspotting)
توصیه من به کارآفرینان جوان این است که تنها چون فکر میکنند کارآفرینی پر از خوشی و هیجان است داخل آن نپرند. ایجاد یک کسب و کار بسیار سختتر و فشردهتر از آن است که تصور میکنید. از طرفی صنعت فناوری میتواند خیلی خشن باشد، پس سرسخت باشید! با وجود اين، اگر از خطر گریزان نیستید و میخواهید ارزش ماندگاری خلق کنید و گروه مناسبی نیز برای اجرای ایدهتان سراغ دارید، حتما باید انجامش دهید. در تاریخ هیچ زمانی بهتر از امروز برای استفاده از این شانس نبوده است. بازار بهشدت داغ است و سرمایهگذاران با هیجان بسیاری روی ایدههای هوشمندانه سرمایهگذاری میکنند. فقط یادتان باشد تبدیل کردن ایدهها به محصول، به گروهتان و به خوب گوش دادن به آنچه مشتری از شما میخواهد، بستگی دارد. رسانههای اجتماعی گوش دادن به ندای مشتریان را از هر زمان دیگری آسانتر ساختهاند.
کار را شروع کنید! کمک به تدریج جذب میشود!
خیلی اوقات ایدههای خوبی تنها به دلیل اینکه افراد مناسب یا سرمایه لازم فراهم نبوده است به دست فراموشی سپرده میشوند، بنابراین دنبال آدم باشید! شبکهسازی کنید تا بتوانید هرچه زودتر ایده خود را عملی کنید، صبر کردن اصلا به صلاح نیست. میدانید نوح چه وقتی ساختن کشتی را آغاز کرد؟ قبل از شروع باران! بله درست شنیدید قبل از شروع باران! سعی کنید گروهی کار کنید. حتی به کارآفرینان دیگری که اطراف شما هستند کمک کنید و با هم یک محصول به وجود بیاورید. البته یادتان باشد که در شراکت حق و حقوقتان را بشناسید چرا که سنگ بنای هر شراکت پرثمر و پایدار همین است! در جاهای خوب کار کنید و تجربه بیندوزيد و شبکه درست کنید. یک کارآفرین موفق بدون پشتوانه تجربیاتی که در شرکتهای مختلف اندوخته است و افرادی که شناخته بود، نمیتواند موفق شود.
هدف بزرگتر، مشکلات بزرگتر
تعیین هدف رمز اول رسیدن به موفقیت است. هر چه هدفی که تعیین میکنیم (اهداف واقعی) بزرگتر باشد، مشکلات بزرگتری در سر راهمان سبز میشود و البته هرقدر هم این مشکلات بزرگتر باشند، دستاوردهای بزرگتری هم درپیش خواهیم داشت. پیشنهاد میکنیم همیشه مشکلات بزرگتر را برای خود بخرید. شاید برای مدتی ابله، دیوانه یا غیرعادی جلوه کنید اما اوضاع برای همیشه اینطور باقی نمیماند. تاریخ زمانه ما افرادی به نام لری پیج، استیو جابز، بیل گیتس، موسسین شبکههای اجتماعی بزرگ و . . . را به خاطر میآورد. خوشبختانه تاریخ حد و سقف معینی ندارد و میتواند نام ما و حتی تمامی انسانها را در خود بگنجاند! درواقع تنها جای یک سؤال برای همیشه باقی است؛ تاریخ ما را چگونه به خاطر میسپارد؟!
به روز باشید
اگر میخواهید در کسب و کارتان موفق باشید یاد بگیرید و هر روز خودتان را به روز نگه دارید. اگر بهتر نشوید، بدتر نمیشوید! هر روزی که میشود برای بهتر شدن کاری انجام دهید. بخواهید خاص باشید، بهترین شدن، خودش از راه میرسد. با اطلاعاتی که دارید، واقعبینانه برنامهریزی کنید. این رمز مهم دیگری است! برنامهریزی در حکم نقشه راه است. اصولی هم برای خود تعیین کنید. اصول حکم قطبنما را دارند و اگر نقشه هم غلط از آب درآید، به تنهایی میتواند شما را به مقصد برساند! یادتان باشد، ۷۵درصد آنچه برنامهریزی میکنید غلط محاسبه شده است و اگر اصول و قطبنما همراهتان نباشد، سقوط میکنید.
با تمام وجود مشغول شوید
یکی از رموز مهم این است که با تمام وجود مشغول شوید! همه ما میتوانیم تاریخساز باشیم. مردم عادی تنها از ۳درصد هوش خود استفاده میکنند. ثابت شده است، اينشتین در بهترین موقعیتها تنها ۱۰درصد مغز خود را به خدمت گرفته است. حالا اگر ما از ۱۰درصد این سرمایه خدادادی استفاده کنیم چه میشود؟!به کم راضی نباشید. قناعت نکنید. سعی کنید کمی بیشتر بخواهید. شاید بعضیها نام آن را طمع بگذارند اما مهم نیست. چون اگر بیل گیتس طمع نمیکرد امروز این نبود، اگر هنری فورد طمع نمیکرد امروز اتومبیل سواری با سوخت بنزینی اختراع نشده نبود، اگر گالیله رضایت میداد و نیوتن پس میکشید همچنان فکر میکردیم خورشید به دور زمین میچرخد، زمین یک نهنگ بزرگ در دریاست و ما روی آن قرار داریم یا زمین به شکل مربع است! اگر این طمع مقدس نبود امروز تنها یک سرما خوردگی ساده و آنفلوآنزا ما را میکشت چون کاشف پنیسیلین قناعت کرده بود و همه چیز را کافی میدانست.
شما بیشتر از دیگران مشکل ندارید
در اولین تلاش برای ایجاد یك شغل موفق، بدون شك شما به دفعات با مشكل روبهرو خواهید شد. برای جلوگیری از ایجاد حس شكست در این شرایط غیرقابل اجتناب، نگاهی به اطراف خود بیندازید. افراد زیادی را خواهید یافت كه مشغول كارهایی هستند كه از آنها لذت نمیبرند. انجام اینگونه شغلها هیچ هدفی بهجز تأمین هزینههای جاری زندگی را برای آنها تأمین نخواهد كرد. همچنین افراد مسنتری را خواهید یافت كه به شغلهای بیجنب و جوش مشغول هستند. آنها هیچ كنترلی بر موفقیت آینده خود ندارند. صبح از خواب بلند میشوند، سركار خود میروند، برمیگردند، میخوابند و دوباره صبح روز بعد را به همین ترتیب شروع میكنند؛ در حالیكه شما همواره و در طول زندگی خود درگیر كسب تجربیات شغلی پویا هستید.
یک کار نیمهوقت به شما کمک میکند
راه عاقلانه این است كه قبل از شروع شغل جدید و به مخاطره انداختن خود، موفقیت شغل خود را ارزیابی كنید. یافتن پشتوانه مالی اولیه برای شغل جدید دشوار است، بنابراين شاید كار نیمهوقت، تنها راهی است كه شما را در رسیدن به اهدافتان موفق میسازد. من موقع شروع كارم خیلی خوشبخت بودم، چون از قبل برنامهریزی داشتم و از كودكی پولهایم را پسانداز كرده بودم. اگر شما تا به حال این كار را انجام ندادهاید، همین حالا به بانك بروید و حساب پسانداز برای خود باز كنید. نه حساب جاری بلكه حساب پسانداز باز كنید و مادامی كه برای توسعه شغلتان به آن نیاز نداشته باشید، از آن برداشت نكنید. سعی كنید پولتان را مادامی كه طرح شغلیتان هنوز جوان است، افزایش دهید. با رشد توسعه شغلتان، این پول را به كار گیرید و آن را دوباره جایگزین كنيد.
منبع:مجله ایده آل
دیدگاه شما