به گزارش آوای فامنین به نقل از پایگاه خبری تحلیلی نافع، قانون اساسی تصویب شده بود و نظام ریاست جمهوری بود. انتخابات در سال 1358 انجام شد و مردم از میان تعداد بالای نامزدها (به دلیل نبود نظارت شورای نگهبان) ابوالحسن بنی صدر را برگزیدند. مردی که هر چه گذشت از «متن» به حاشیه رفت. از متن امور اجرایی کشور به حاشیه آن و از «متن» جنگ به حاشیه آن و البته از «متن» انقلاب به حاشیه آن و سرانجام نیز منتخبان ملتی که به او رای داده بودند او را کنار گذاشتند. در اینجا البته سخن از این است که سرآغاز مسیر بنی صدر برای رسیدن به این نقطه کجا بود؟ داستان را باید از همدان آغاز کرد.
داستان البته از حاشیه همدان آغاز می شود. قرارداد نفتی سال 1933 امضا شده است. اسدالملک مامور شهربانی همدان به در منزل شیخ نصرالله بنی صدر می آید و از او می خواهد به این مناسبت پیام تبریکی را تلگراف کند. لابد برای این که تائیدی باشد از سوی یکی از بزرگ ترین علمای همدان بر این قرارداد. شیخ اما نمی خواهد چنین کاری کند. از پاسبان می پرسد اگر از شهر خارج شوم، می توانی بگویی رفتم ولی در منزل نبود؟ پاسخ مثبت است البته به شرط این که خروج از شهر تا عصر همان روز صورت گیرد. نصرالله هم در زمستانی سخت، با درشکه از شهر همدان خارج می شود و به روستای باغچه می رود.
در همدان چند روستا به نام باغچه وجود دارد. مهم ترین آنها یکی است در نزدیکی همدان و دیگری در نزدیکی کبودرآهنگ. در بسیاری از منابع، باغچه، در نزدیکی همدان به عنوان محل تولد آمده، اما برخی از باغچه نزدیک کبودرآهنگ به عنوان مولد او یاد کرده اند.
روستای باغچه در نزدیکی همدان، از نظر تقسیمات کشوری جزو دهستان تنگستان است از بخش مرکزی شهرستان همدان. محل این روستا 16 کیلومتری شهر همدان است. اگر کسی از شرق (مثلا از تهران) بخواهد به این شهر برود، باغچه نرسیده به همدان است. گفته شده است که جمعیت این روستا در حال حاضر 64 خانوار یا 320 نفر است.
اما این که چرا پدر بنی صدر باغچه را برای سکونت و البته تولد پسر انتخاب کرده است داستان دیگری دارد. باغچه محل سکونت پدربزرگ بنی صدر بوده است. او انسانی با پشتکار قوی بوده و از ساعت 5 صبح تا انتهای شب به صحرا می رفته است. در همین صحرا رفتن ها هم بوده که موفق شده چند روستا از جمله باغچه را آباد کند. آن گونه که بنی صدر در خاطرات خود گفته، مردم این روستا غالبا کار نمی کردند و به گدایی می رفتند، اما پدربزرگ او آنان را از این عادت ترک می دهد. در ادامه انقلاب صحبت چندانی از این روستا و دهستان تنگستان نمی شود. اما این روستا و جغرافیای آن چه تاثیری روی بنی صدر گذاشت؟ اگرچه پاسخ به این سوال مستلزم تحقیقات جدی و علمی است و نیز در حالی که می دانیم بخش عمده ای از گرایش های بنی صدر از جمله علاقه او به ادامه تحصیل (و نه ورود به بازار کار) و نیز سیاسی بودن و حتی گرایش ضدروحانی او در خانواده ریشه داشته است؛ اما می توان ریشه هایی از تاثیر محیط را هم در زندگی بنی صدر دید.
همدان همواره به عنوان یکی از شهرهای علمی ایران شناخته شده است. این که زادگاه و آرامگاه بوعلی سینا بوده یک نشانه است، اما آمارها هم نشان از این موضوع دارند. میزان باسوادی در استان همدان در بدو پیروزی انقلاب حدود 37 درصد بوده یعنی فقط 5 درصد کمتر از میانگین کشوری. امروزه این میانگین حدود 2 درصد بالاتر از میانگین کشور است. در این شرایط هیچ بعید نیست که محیط هم در میل بنی صدر به ادامه تحصیل تاثیر داشته باشد.
در عین حال فضای همدان همیشه به عنوان فضای سیاسی شناخته شده است. نشانه این موضوع داغ بودن بحث و اتفاقات سیاسی در این استان حتی تا همین دوران معاصر است که بعضا به جنجال هم کشیده شده است. در این شرایط است که بنی صدر گرایش سیاسی پیدا می کند و وارد عرصه می شود. البته همیشه هم این گرایش سیاسی استان به نفع او نبوده است. نشان این موضوع، مخالفت جدی آیت الله مدنی به عنوان روحانی بزرگ این استان در اوایل انقلاب و البته جوانان آن دوران چون علی آقامحمدی با بنی صدر بوده که باعث گرفتاری بسیار برای او و تفکر او شد. فرد مشهور دیگری که از همدان وارد فضای سیاسی و مدیریتی شده حمیدرضا حاج بابایی وزیر فعلی آموزش و پرورش است که البته حضور پررنگی در ماجرای ابتدای انقلاب نداشته است.
نزدیک بودن همدان به مرکز هم عامل دیگری در موفقیت بنی صدر به عنوان یک فعال سیاسی بود. فاصله این شهر تا تهران در حال حاضر حدود 350 کیلومتر و از نظر زمانی حدودا 4 ساعت است، اما با در نظر داشتن این که فاصله این شهر تا مرکز در آن زمان بیش از این حرف ها بوده هم می توان گفت جغرافیای همدان در این خصوص به کمک بنی صدر آمده است. او از حدود 18 سالگی برای تحصیل به تهران آمد و از آن زمان فعالیت سیاسی جدی و رسمی خود را آغاز کرد.
باغچه، محل تولد امروز ابوالحسن بنی صدر در میان درختان و مزارعش آباد است. بنی صدر، اما در آن سوی جهان، در فرانسه نشسته است و به خیال خود به مبارزه ادامه می دهد. شاید این روایت برای هیچ کس به اندازه ساکنان باغچه دردآور نباشد. آنان که می توانستند به داشتن اولین رئیس جمهور تاریخ ایران افتخار کنند، اما عملکرد بنی صدر در ریاستش آنقدر بد بود که دیگر کمتر کسی نای فکر کردن به او را دارد چه رسد به فخر فروختن.
دیدگاه شما