اين روزها كانديداهاي رياستجمهوري كمكم بر شدت فعاليتهاي انتخاباتي خود ميافزايند. اين در حالي است كه به نظر ميرسد همه كانديداها سر و سامان دادن به شرايط اقتصادي كشور را در رأس برنامههاي آتي خود قرار دادهاند و بر اين پايه شعارهاي خوشآب و رنگي را نيز عنوان ميكنند. مهمترين اين شعارها در انتخابات امسال، كاهش نرخ تورم و بيكاري است. در شرايط فعلي اقتصاد، تمامي صاحبنظران بر بالا بودن نرخ تورم تأكيد دارند و به منظور جلب نظر مردم بهبود شرايط فعلي را وعده ميدهند. اما توصيه مهم به اين كانديداها اين است كه برنامه و ساز و كار خاصي را براي مبارزه با مشكلات ارائه دهند و براي ثبات بازار و كاهش سطح عمومي قيمتها، طرح عملياتي ارائه دهند، وگرنه با شعار نميشود مردم را جذب كرد.
تمامي رؤساي جمهور گذشته، علاقه داشتند تورم نباشد و كارهايي نيز به منظور كاهش فشارهاي تورمي انجام دادند، اما متأسفانه موفق نشدند و بازار رها شد. از اين رو كانديداها بايد تيم اقتصادي خود را معرفي كنند و برنامههاي عملياتي خود را براي بهبود شاخصهاي كلان اقتصادي، مانند بيكاري، افزايش اشتغال، كاهش قيمت كالاها، افزايش ارزش افزوده توليدات داخلي، افزايش صادرات، كاهش اتكا به نفت، تشويق توليد، كاهش دلالي و از همه مهمتر سياستهاي ارزي خود را به مردم ارائه دهند. صرف گفتن «من ميخواهم و...» كافي نيست بلكه رد گم كردن و وعده توخالي است. نگارنده ضمن احترام به كانديداهاي محترم، توصيه ميكند، با توجه به صداقتي كه در شما وجود دارد، در مقابل جامعه احساس مسئوليت كرده و از پاسخهاي مبهم و كلي خودداري كنيد و به سؤالات اقتصادي مردم با ارائه راهكار درست، پاسخ دهيد.
امروز بر كسي پوشيده نيست كه اقتصاد ايران در سالهاي گذشته كه از اين سالها ميتوان به عنوان اوج شكوفايي درآمدهاي ارزي نام برد، دچار بيماري هلندي شده است. اين بيماري، اثري شناختهشده در اقتصاد است كه طي صد سال اخير گريبان بسياري از كشورها به خصوص كشورهايي با اقتصاد تكمحصولي را گرفته است و ما ميتوانستيم تنها با نگاهي به تجربه ديگر كشورها همزمان با رشد درآمدهاي ارزي به جاي اينكه با سياستهاي اقتصادي به ظاهر درست و در باطن اشتباه با واردات تيشه به ريشه توليد بزنيم درآمدهاي ارزي را بيشتر ذخيره كنيم.
بيشك دولت آتي اقتصاد بيمار را بايد درمان كند يعني بايد مدت زماني را صرف حل مسئله بيماري كند از اين رو كانديداهاي رياستجمهوري حداقل در كنار شعارها و وعدههايي كه ميدهند بايد راهكار تحقق شعارها را براي عموم مردم جامعه به زبان ساده و استادان اقتصاد دانشگاههاي كشور به زبان تخصصي تشريح كنند زيرا تنها در چنين حالتي از تكرار گذشته جلوگيري ميشود. اين فقدان اعلام برنامههاي مناسب اقتصادي و عدم تدوين استراتژي مناسب به نظر ميرسد در كشور ما به صورت يك عادت درآمده است. كساني كه امروز كانديداي رياستجمهوري ميشوند يا در گذشته كانديداي اين جايگاه در كشور ميشدند، همگام در يك نقطه مشترك بودند و آن مسئله نقد گذشته بوده و هست.
كانديداي انتخابات يازدهم رياستجمهوري همانند ديگر كانديداهاي دورههاي قبلي انتخابات داراي برنامههاي كلي هستند كه نه قابل طرح در شرايط فعلي است و نه اين كانديداها توان طرح و تشريح آن را به خوبي دارند چراكه از اساس فاقد يك شالوده ذهني در راستاي كدگذاري براي مديريت اقتصادي كشور هستند. البته شايد بتوان گفت زمان فعلي براي ارائه گزارش و بيان استراتژيهاي اقتصادي چندان دير نيست، اميدواريم كانديداها در روزهاي باقي مانده تا انتخابات برنامههاي اقتصادي همراه با راهبردهاي علمي براي مديريت عرصه اقتصادي كشور ارائه شود.
منبع:نافع
دیدگاه شما