
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «آوای فامنین» به نقل از عصر همدان، حجتالاسلام میلاد صالحی با تشریح ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی و جامعهشناختی موضوع فرزندآوری، «خانواده» را کانون اصلی و نخستین بستر جامعهپذیری معرفی کرد و بیان داشت: خانواده، نخستین و اساسیترین نهاد اجتماعی است که یک کودک در درون آن، فرآیند پیچیده و بنیادین «جامعهپذیری» را میآموزد، تمرین میکند و در خود نهادینه میسازد. این بستر، محل انتقال فرهنگ، هنجارها و ارزشها به نسل آینده است.
وی برای تئوریزه کردن این مفهوم، به نظریات جامعهشناسان برجسته استناد کرد و افزود: بر اساس نظریههای مطرح در فضای جامعهشناسی، بهویژه نظریه «تالت پارسونز» جامعهشناس سرشناس آمریکایی و استاد دانشگاه هاروارد، محمل و پایه اصلی فرآیند جامعهپذیری کودک، «خانواده» قلمداد میشود. به باور پارسونز، این نهاد خانواده است که مسئولیت خطیر انتقال هنجارهای فرهنگی و همچنین ارزشهای اجتماعی حاکم بر جامعه را به عهده دارد.
این روانشناس حوزه خانواده در ادامه به تحلیل مسئله «فرزندآوری» پرداخت و با عبور از نگاه صرفاً فردی، خاطرنشان کرد: مسئله «فرزندآوری» و به تبع آن، «گفتمان جوانی جمعیت»، به هیچ وجه یک مسئله صرفاً فردی و شخصی نیست که فرد تنها بر اساس علائق و تمایلات شخصی خود بگوید من تمایلی به داشتن فرزند ندارم یا مایلم فرزندان زیادی داشته باشم. حتی این مسئله، منحصر و محدود به فضای درونی خانواده نیز نمیشود که یک خانواده بر اساس سلیقه و سبک زندگی خاص خود، الگوی فرزندآوری را انتخاب کند. این نگاه، ناقص و ناکافی است.
صالحی در ادامه بر وجود یک لایه سوم و عمیقتر در تحلیل این رفتار تأکید کرد و تصریح کرد: مسئله فرزندآوری، دارای یک «لایه سوم» و بعد بسیار مهمتر است و آن، «ابعاد اجتماعیِ» این رفتار فردی و خانوادگی است. هر تصمیم در این حوزه، تأثیر مستقیم و غیرمستقیم بر پیکره جامعه دارد. به همین جهت بسیار حیاتی است که اگر «ارزش فرزندآوری» به عنوان یک «فضیلت اجتماعی»، یک «برتری اخلاقی» و یک «سرمایه اجتماعی» به کودکان ما در درون خانواده آموزش داده شود، بدون شک احتمال «بازتولید» و تداوم این ارزش در نسل آینده به میزان قابل توجهی افزایش خواهد یافت.
وی در بخش دیگری از سخنان خود، مخاطبان این گفتمان را به دو لایه و قشر متمایز تقسیمبندی کرد: در لایه اول خانوادههایی که هم اکنون در سن و شرایط فرزندآوری قرار دارند و امکان این کار برای آنها فراهم است. این خانوادهها مکلف هستند که با توجه به فرصتهای پیش رو، از ایجاد الگوی «تکفرزندی» در خانواده خود پرهیز کنند و از بروز آسیبهای ناشی از تکفرزندی در محیط کوچک خانواده جلوگیری به عمل آورند.
این روانشناس برای لایه دوم نیز ادعا کرد: این گفتمانسازی و فرهنگسازی، باید برای «نسل آینده» نیز تبیین، تعمیق و نهادینه شود. به همین جهت است که ما «والدین» را مسئول اصلی «نگرشسازی» برای فرزندان خود میدانیم. فرزندان ما، هر نوع نگرشی که نسبت به موضوعات مختلف اجتماعی و رفتاری پیدا میکنند، عامل کلیدی و تصمیمگیرنده اصلی در شکلگیری این نگرش، والدین آنها هستند.
صالحی در بخش پایانی و بسیار مهم سخنان خود، به یافتههای یک پژوهش معتبر داخلی استناد کرد و اظهار داشت: در پژوهشی میدانی و عمقی که توسط «پژوهشگاه ملی جمعیت» در سال ۱۳۹۹ انجام پذیرفت؛ نتایج بسیار قابل تأملی به دست آمد. در این پژوهش، زمانی که از زوجینی که «تصمیم به نداشتن فرزند دوم» گرفته بودند، در مورد دلیل اصلی این تصمیمشان بازخواست و سئوال شد، حدود ۶۰ درصد از این زوجین، دلیل اصلی خود را «مسائل اقتصادی» یا «مشکلات سیاسی و اجتماعی» عنوان نکردند، بلکه علت را در ذیل مسئله «نگرش منفی نسبت به فرزند بیشتر» مطرح کردند. به عبارت دیگر، این افراد اعلام کردند که ما به این باور و نگرش رسیدهایم که داشتن فرزند بیشتر، یک امر منفی و نامطلوب است. این یافته به وضوح نشان میدهد که مسئله اصلی در بسیاری از موارد، «اقتصاد» یا «سیاست» نیست، بلکه «الگوهای ذهنی و نگرشی» است که در جامعه و در بین خانوادهها در حال شکلگیری و گسترش است.
انتهای خبر/.