بعد از افزایش نرخ دلار و اثرگذاری آن بر روی خودروهای کاملاً ملی همچون پراید و غیره، آدم ناخودآگاه یاد یک رفیق قدیمی میافتد که اتفاقاً کلی هم باوفا بود…
کنون که قیمت خودرو به آسمان پر زد
دلم به شوق تو «پیکان»، ببین کجا سر زد
***
دلم هوای تو کرد ای که بیوفا گشتی
که رادیات تو هرگز نمیدهد نشتی
***
فدای ترمزت ای جان، شبیه اسطوره
ندیده هر که تو را، بیگمان بدان کوره!
***
صلابتی که تو داری «اُپل» ندارد هم
صلابتش بهدرک! آب و گل ندارد هم
***
تو حق آبوگل آخر در این وطن داری
بهوقت حمل مسافر، دوای بیکاری
***
کنون که در وطن انبوهی از«دوو» داریم
به شهر و خانه، اتولهای نو به نو داریم
***
اصالت تو کماکان به یاد ما مانده
گرفته بهر تو ای جان، دلی که وامانده
***
تو خود دلیل کلامی، تو اِندِ ماشینی
جنازه تو بُود به ز خودروی چینی
***
که «مازراتی» و «تیبا» و یک عدد «نیسان»
به روی هم نشود چون قراضه «پیکان»
***
دلم گرفته ز «لکسوز» و از همین «لوگان»
به «شورولت» ندهم من جنازه «پیکان»
***
تو را رها نکنم تا «پژو» سوار شوم
تو باشی و الکی «بنز» نُو سوار شوم؟!
***
کنون که نرخ دلار اینچنین رود بالا
در این بساط گرانیِِ قیمت کالا
***
بیا دوباره بر آن عهد کهنه پیمان بند
بیا دوباره به «تجریش» و «ری»، بیا «دربند»
به نقل از نمک نیوز